ترانه پاپ
تویی که اسم زلالت بهترین واژه رو لبهاس
واسه دیدنت هنوزم چشم من پر از تمناس
قصه من و تو مثل قصه برکه و دریاس
قصه رسیدن شب به طلوع صبح فرداس
با دلی پر از گلایه از زمونه می نویسم
گریه های بی صدامو بی بهونه می نویسم
دردمو بگو بجز تو کی می دونه
من و تنها چشمای تو به سپیده می رسونه
نمی خوام تو این هیاهم همنشین سایه باشم
برای به تو رسیدن باید از خودم رها شم
تویی که اسم زلالت بهترین واژه رو لبهاس
واسه دیدنت هنوزم چشم من پر از تمناس
قصه من و تو مثل قصه برکه و دریاس
قصه رسیدن شب به طلوع صبح فرداس
با دلی پر از گلایه از زمونه می نویسم
گریه های بی صدامو بی بهونه می نویسم
دردمو بگو بجز تو کی می دونه
من و تنها چشمای تو به سپیده می رسونه
نمی خوام تو این هیاهم همنشین سایه باشم
برای به تو رسیدن باید از خودم رها شم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:29
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه