ترانه ی پاپ با مضمون شهدای گمنام
تقدیر این بود مثل یوسف
تو غربت بی پیرهن باشی
هیچی ازت پیدا نشد رفتی
تا مشتی از خاک وطن باشی
تنها خدا می دونه مادر
بی تو توی دلواپسی تب کرد
چند بار حیاط رو آب و جارو زد
چند بار اتاقت رو مرتب کرد
مادر همیشه دلخوشیش این بود
یه روز می یاد دوری نمی مونه
می گفت قراره باز برگردی
دنیا همین جوری نمی مونه
یه روز رسیدی و لب مادر
پر بود از لالایی عشقی
روزی که بعد از اون همه غربت
رو شونه های شهر برگشتی
اینجایی و چشمای معصومت
داره کلید آسمون می شه
عکست شده خورشید این خونه
اسمت پلاک کوچه مون می شه
هر پنج شنبه سنگ قبرت رو
با اشک های مادرت تر شد
دیشب تموم شهر می گفتن
مادر سر قبرت کبوتر شد
تقدیر این بود مثل یوسف
تو غربت بی پیرهن باشی
هیچی ازت پیدا نشد رفتی
تا مشتی از خاک وطن باشی
تنها خدا می دونه مادر
بی تو توی دلواپسی تب کرد
چند بار حیاط رو آب و جارو زد
چند بار اتاقت رو مرتب کرد
مادر همیشه دلخوشیش این بود
یه روز می یاد دوری نمی مونه
می گفت قراره باز برگردی
دنیا همین جوری نمی مونه
یه روز رسیدی و لب مادر
پر بود از لالایی عشقی
روزی که بعد از اون همه غربت
رو شونه های شهر برگشتی
اینجایی و چشمای معصومت
داره کلید آسمون می شه
عکست شده خورشید این خونه
اسمت پلاک کوچه مون می شه
هر پنج شنبه سنگ قبرت رو
با اشک های مادرت تر شد
دیشب تموم شهر می گفتن
مادر سر قبرت کبوتر شد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه