مرثیه ی ارکسترال عاشورایی
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
جامی برای میکشان باقی نمانده
آمد به منزل بارشان خوش گرم شد بازارشان
روز حسین است روز حسین است
زینب به مقتل دید از جانش اثر نیست
بوی گلش می آید و از گل خبر نیست
از زیر تیغ و نیزه ها، آمد صدا زینب بیا
یک کودک امشب از صف طفلان جدا شد
یا آیه ای از سوره ی قرآن جدا شد
باغش فدای حق شده، دختر به او ملحق شده
یک زن میان کشته ها تنها نشسته
دارد دو دست خود به پهلوی شکسته
گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
جامی برای میکشان باقی نمانده
آمد به منزل بارشان خوش گرم شد بازارشان
روز حسین است روز حسین است
زینب به مقتل دید از جانش اثر نیست
بوی گلش می آید و از گل خبر نیست
از زیر تیغ و نیزه ها، آمد صدا زینب بیا
یک کودک امشب از صف طفلان جدا شد
یا آیه ای از سوره ی قرآن جدا شد
باغش فدای حق شده، دختر به او ملحق شده
یک زن میان کشته ها تنها نشسته
دارد دو دست خود به پهلوی شکسته
گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:55
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه