برنامه ویژه محرم با صدای مهرداد کاظمی
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
ز خاک مردم آزاده بوی خون آید
نشان شیعه و آثار پیروی این است
حسین مظهر آزادگی و آزادی است
خوشا کسی که چنینش مرام وایین است
نه ظلم کن به کسی و نه به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
(علی اکبر خوشدل تهرانی)
به جولانگاه دشت بی نیازی تاختن باید
بیابانیست مالامال دل، جان باختن باید
مشو غافل دمی، تا منزل جانان به رهپوئی
نسیم آسا به سر افتان و خیزان تاختن باید
گرت زین برق عالم سوز بال سوختن باشد
درین پرواز طاقت گیر، شور ساختن باید
بت ما و منی آزرده دارد خاطر ما را
به روی این حریف فتنه گر تیغ آختن باید
اگر همچون شهید نینوا افروختن خواهی
سری در سروری بالای نی افراختن باید
مگر روزی به دامانش توانی دست دل یازی
غریب از خویشتن، بر آشنا پرداختن باید
(مشفق کاشانی)
کیست حق را و پیمبر را ولی
آن حسن سیرت حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت
آن محمد صورت و حیدر صفت
نه فلک را تا ابد مخدوم بود
زانکه او سلطان ده معصوم بود
قرة العین امام مجتبی
شاهد زهرا شهید کربلا
تشنه او را دشنه آغشته بخون
نیم کشته گشته سرگشته بخون
آن چنان سرخود که برد بی دریغ
کافتاب از درد آن شد زیر میغ
گیسوی او تا بخون آلوده شد
خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با این همه
کو محمد کو علی کو فاطمه
صد هزاران جان پاک انبیا
صف زده بینم بخاک کربلا
در تموز کربلا تشنه جگر
سر بریدندش چه باشد زین بتر
با جگر گوشهٔ پیمبر این کنند
وانگهی دعوی داد ودین کنند
کفرم آید هرکه این را دین شمرد
قطع باد از بن زفانی کین شمرد
هرکه در روئی چنین آورد تیغ
لعنتم از حق بدو آید دریغ
کاشکی ای من سگ هندوی او
کمترین سگ بودمی در کوی او
یا درآن تشویر آبی گشتمی
در جگر او را شرابی گشتمی
(عطار)
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
ز خاک مردم آزاده بوی خون آید
نشان شیعه و آثار پیروی این است
حسین مظهر آزادگی و آزادی است
خوشا کسی که چنینش مرام وایین است
نه ظلم کن به کسی و نه به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
(علی اکبر خوشدل تهرانی)
به جولانگاه دشت بی نیازی تاختن باید
بیابانیست مالامال دل، جان باختن باید
مشو غافل دمی، تا منزل جانان به رهپوئی
نسیم آسا به سر افتان و خیزان تاختن باید
گرت زین برق عالم سوز بال سوختن باشد
درین پرواز طاقت گیر، شور ساختن باید
بت ما و منی آزرده دارد خاطر ما را
به روی این حریف فتنه گر تیغ آختن باید
اگر همچون شهید نینوا افروختن خواهی
سری در سروری بالای نی افراختن باید
مگر روزی به دامانش توانی دست دل یازی
غریب از خویشتن، بر آشنا پرداختن باید
(مشفق کاشانی)
کیست حق را و پیمبر را ولی
آن حسن سیرت حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت
آن محمد صورت و حیدر صفت
نه فلک را تا ابد مخدوم بود
زانکه او سلطان ده معصوم بود
قرة العین امام مجتبی
شاهد زهرا شهید کربلا
تشنه او را دشنه آغشته بخون
نیم کشته گشته سرگشته بخون
آن چنان سرخود که برد بی دریغ
کافتاب از درد آن شد زیر میغ
گیسوی او تا بخون آلوده شد
خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با این همه
کو محمد کو علی کو فاطمه
صد هزاران جان پاک انبیا
صف زده بینم بخاک کربلا
در تموز کربلا تشنه جگر
سر بریدندش چه باشد زین بتر
با جگر گوشهٔ پیمبر این کنند
وانگهی دعوی داد ودین کنند
کفرم آید هرکه این را دین شمرد
قطع باد از بن زفانی کین شمرد
هرکه در روئی چنین آورد تیغ
لعنتم از حق بدو آید دریغ
کاشکی ای من سگ هندوی او
کمترین سگ بودمی در کوی او
یا درآن تشویر آبی گشتمی
در جگر او را شرابی گشتمی
(عطار)
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
30:54
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه