سرود به مناسبت شهادت رجایی و باهنر با آهنگسازی محمد بیگلری پور با اجرای گروه کر و سازهای کوبه ای بر روی شعری از حمید سبزواری
داغی به سینهام زد بعد از خون یاران
میسوزد استخوانم از شرار غمی پنهان
چون چراغی به عالمبفروزم
دل چو اسفند ز هجرت میسوزد
از کوی آشنایی رفته دو مهربان
باهنر و رجایی یاران هم زبان
نفرین بر آنکه ما را آتش به اشیان زد
شادی نبیند آن کو این شعله ام به جان زد
حیف از رجایی همراه رهبر آری دریغا از باهنر
آنکه شرر به عزیزان زد شعله زده به سرای وطن
دشنه به پیکر قرآن زد وز پی نقش فنای وطن
به سینه باشد از افسون دشمن
می سوزد جسم و جانش در شراره قهر من
تا چراغی به عالم بفروزم
جسم و جان ستمگر می سوزم
من سرای ستمگر می سوزم
داغی به سینهام زد بعد از خون یاران
میسوزد استخوانم از شرار غمی پنهان
چون چراغی به عالمبفروزم
دل چو اسفند ز هجرت میسوزد
از کوی آشنایی رفته دو مهربان
باهنر و رجایی یاران هم زبان
نفرین بر آنکه ما را آتش به اشیان زد
شادی نبیند آن کو این شعله ام به جان زد
حیف از رجایی همراه رهبر آری دریغا از باهنر
آنکه شرر به عزیزان زد شعله زده به سرای وطن
دشنه به پیکر قرآن زد وز پی نقش فنای وطن
به سینه باشد از افسون دشمن
می سوزد جسم و جانش در شراره قهر من
تا چراغی به عالم بفروزم
جسم و جان ستمگر می سوزم
من سرای ستمگر می سوزم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:11
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه