مرثیه ساخته حمید شاهنگیان
این کیست که جان بر سر پیمان کرده است
مردانه وداع با سر و جان کرده است
ای اهل حرم برون بیائید آری
این بار حسین عزم میدان کرده است
شوریده و بیقرار برمی گردد
شرمنده و شرمسار برمی گردد
ای وای ای وای ای وای ای وای ذوالجناح از میدان
انگار که بی سوار برمی گردد
هم شانه ی سرو قامت موزونش
همزاد بهار چهره ی گلگونش
وقتی آن نخل سبز بر خاک افتاد
یک دشت گل سرخ شکفت از خونش
جان یابیم از نگاه تو تا به ابد
جانهامان در پناه تو تا به ابد
ای کرب و بلایت اولین گام از عشق
اینک مائیم و راه تو تا به ابد
این کیست که جان بر سر پیمان کرده است
مردانه وداع با سر و جان کرده است
ای اهل حرم برون بیائید آری
این بار حسین عزم میدان کرده است
شوریده و بیقرار برمی گردد
شرمنده و شرمسار برمی گردد
ای وای ای وای ای وای ای وای ذوالجناح از میدان
انگار که بی سوار برمی گردد
هم شانه ی سرو قامت موزونش
همزاد بهار چهره ی گلگونش
وقتی آن نخل سبز بر خاک افتاد
یک دشت گل سرخ شکفت از خونش
جان یابیم از نگاه تو تا به ابد
جانهامان در پناه تو تا به ابد
ای کرب و بلایت اولین گام از عشق
اینک مائیم و راه تو تا به ابد
کاربر مهمان