ترانه ی پاپ
جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که به جای تو کسم نیست
امروز منم عاشق بی مونس و بی یار
فریاد همی خواهم و فریادرسم نیست
در عشق نمی دانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر، ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
بی روی تو گل های چمن خار شمارد
در گلشن وصل تو غم از خار و خصم نیست
هرشب به سر کوی تو آیم من بی دل
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست
در عشق نمی دانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که به جای تو کسم نیست
امروز منم عاشق بی مونس و بی یار
فریاد همی خواهم و فریادرسم نیست
در عشق نمی دانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر، ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
بی روی تو گل های چمن خار شمارد
در گلشن وصل تو غم از خار و خصم نیست
هرشب به سر کوی تو آیم من بی دل
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست
در عشق نمی دانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دسترسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
کاربر مهمان