تصنیفی با صدای جهانگیر زمانی و شعری از سپیده کاشانی با آهنگسازی احمدعلی راغب در دستگاه ماهور
دیر است تا که عشق تو از سر به در کنیم
در راه عشق پاک تو جان را سپر کنیم
آواز صد پرنده میان سکوت ماست
برگرد تا ز دیده گل شوق تر کنیم
گویا صدای پای دلم را شنیده ای
بنشین کزین سرود نوایی دگر کنیم
بنشین در ارتفاع شب ای آفتاب ما
کز ماجرای تلخ جدایی حذر کنیم
بشنو صدای زمزمه اشک های ما
کز قصه های سینه تو را با خبر کنیم
بالی نمانده که ز ویرانه های باد
در بازوان شاخه دیگر سفر کنیم
دیر است تا که عشق تو از سر به در کنیم
در راه عشق پاک تو جان را سپر کنیم
آواز صد پرنده میان سکوت ماست
برگرد تا ز دیده گل شوق تر کنیم
گویا صدای پای دلم را شنیده ای
بنشین کزین سرود نوایی دگر کنیم
بنشین در ارتفاع شب ای آفتاب ما
کز ماجرای تلخ جدایی حذر کنیم
بشنو صدای زمزمه اشک های ما
کز قصه های سینه تو را با خبر کنیم
بالی نمانده که ز ویرانه های باد
در بازوان شاخه دیگر سفر کنیم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه