ترانه ی پاپ
یه آدم برفی تنها که پر از خواب بهاره
منتظر مونده که فردا، واسش آفتاب رو بیاره
باد بازیگوش ولگردی که شب، تا صبح بیداره
چشمای اون رو می دزده و گلاش رو برمی داره
می گه این آدم برفی که فقط یه کپه برفه
رویای آفتاب و گرمای بهاری هم که حرفه
مگه می شه زیر گرمای بهار زنده بمونه
آخه شعله های خورشید، نفساش رو می سوزونه
دل آدمک از این زخم زبونا نمی گیره
می دونه هرآدمی، هرکسی یه روزی می میره
می گه خورشید که بیاد، می رم از اینجا رو به دریا
یه رود کوچیک می شم، جاری می شم تو کوه و صحرا
فردا خورشید اومد و جا مونده بود یه کت رو برفا
آدمک رفته بود از رد خیالش، رو به دریا
دل آدمک از این زخم زبونا نمی گیره
می دونه هرآدمی، هرکسی یک روزی می میره
یه آدم برفی تنها که پر از خواب بهاره
منتظر مونده که فردا، واسش آفتاب رو بیاره
باد بازیگوش ولگردی که شب، تا صبح بیداره
چشمای اون رو می دزده و گلاش رو برمی داره
می گه این آدم برفی که فقط یه کپه برفه
رویای آفتاب و گرمای بهاری هم که حرفه
مگه می شه زیر گرمای بهار زنده بمونه
آخه شعله های خورشید، نفساش رو می سوزونه
دل آدمک از این زخم زبونا نمی گیره
می دونه هرآدمی، هرکسی یه روزی می میره
می گه خورشید که بیاد، می رم از اینجا رو به دریا
یه رود کوچیک می شم، جاری می شم تو کوه و صحرا
فردا خورشید اومد و جا مونده بود یه کت رو برفا
آدمک رفته بود از رد خیالش، رو به دریا
دل آدمک از این زخم زبونا نمی گیره
می دونه هرآدمی، هرکسی یک روزی می میره
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه