ترانه های "آخرین غزل رومی"، "همه تو" و "کجاست" از آلبوم آخرین غزل رومی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:49رو سر بنه به بالین تنها مرا رها كن ترك من خراب شب گرد مبتلا كن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا كن از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترك ره بلا كن ماییم و آب دیده در كنج غم خزیده بر آب دیده ما صد جای آسیا كن در خواب دوش پیری در كوی عشق دیدم با دست اشارتم كرد كه عزم سوی ما كن گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد از برق این زمرد هین دفع اژدها كن بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد ای زردروی عاشق تو صبر كن وفا كن دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد پس من چگونه گویم كاین درد را دوا كن
-
7:23گفتم دل و دین بر سر كارت كردم هر چیز كه داشتم نثارت كردم گفتا تو كه باشی كه كنی یا نكنی آن من بودم كه بیقرارت كردم *** آن كس كه تو را شناخت، جان را چه كند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه كند؟ دیوانه كنی، هردو جهانش بدهی دیوانه ی تو هر دو جهان را چه كند؟
-
7:28آنكه بیباده كند جان مرا مست كجاست؟ و آنكه بیرون كند از جان و دلم دست كجاست؟ و آنكه سوگند خورم جز به سر او نخورم و آنكه سوگند من و توبهام اشكست كجاست؟ و آنكه جانها به سحر نعره زنانند از او و آنكه ما را غمش از جای ببردهست كجاست؟ جان جانست وگر جای ندارد چه عجب این كه جا میطلبد در تن ما هست كجاست؟ غمزه چشم بهانهست و زان سو هوسیست و آنكه او در پس غمزهست دل خست كجاست؟ پرده روشن دل بست و خیالات نمود و آنكه در پرده چنین پرده دل بست كجاست؟ عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد و آنكه او مست شد از چون و چرا رست كجاست؟
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه