تصنیفی ارکسترال ساخته جعفر زعیمی نیکو
شب پایان رسید و ره باقیست
کاروان سپیده در راه است
راه در پیش و ماه در تشویش
پلک بر هم زدی سحرگاه است
جاده چشم انتظار رفتن توست
تو که از راه شب آمده ای
تو که پیش از تمام طوفانها
دل به دریای عاشقی زده ای
شرق یعنی امید یعنی عشق یعنی آینه باش و روشن باش
غرب در شهوت هوس پوسید و سراپا و سرپا امید رفتن داشت
رهسپاران خانه خورشید اسب ها را شبانه هی کردند
عاشقانی که پیش از این رفتند راه ها را شبانه طی کردند
به کجا میروی چه می خواهی؟ بازگشتن همیشه آسان نیست
پای در راه عاشقی بگذار
ماه تا هست جاده پنهان نیست
شب پایان رسید و ره باقیست
کاروان سپیده در راه است
راه در پیش و ماه در تشویش
پلک بر هم زدی سحرگاه است
جاده چشم انتظار رفتن توست
تو که از راه شب آمده ای
تو که پیش از تمام طوفانها
دل به دریای عاشقی زده ای
شرق یعنی امید یعنی عشق یعنی آینه باش و روشن باش
غرب در شهوت هوس پوسید و سراپا و سرپا امید رفتن داشت
رهسپاران خانه خورشید اسب ها را شبانه هی کردند
عاشقانی که پیش از این رفتند راه ها را شبانه طی کردند
به کجا میروی چه می خواهی؟ بازگشتن همیشه آسان نیست
پای در راه عاشقی بگذار
ماه تا هست جاده پنهان نیست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه