ترانه ی پاپ
ای خوشا روزی که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی ست در دل های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
او به آزار دل ما هرچه خواهد، آن کند
ما به فرمان دل او هرچه گوید آن کنیم
ذره های تیره را در نور او روشن کنیم
چشم های خیره را در روی او تابان کنیم
چون به دست ما سپارد، زلف مشک افشان او
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
ای خوشا روزی که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی ست در دل های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
او به آزار دل ما هرچه خواهد، آن کند
ما به فرمان دل او هرچه گوید آن کنیم
ذره های تیره را در نور او روشن کنیم
چشم های خیره را در روی او تابان کنیم
چون به دست ما سپارد، زلف مشک افشان او
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه