بازخوانی تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم جوانی کجایی
چرا رفتی که من از تو طرفی نبستم
غم پیری نبود دیری که در هم شکستم
جوانی را ز کف داده ام رایگانی
کنون حسرت برم روز و شب بر جوانی
نه هوشیار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاها کشیدم دردا که دیدم از مهربانان نامهربانی
غمت را نهفتم در سینه اما با کس نگفتم راز نهانی
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم جوانی کجایی
چرا رفتی که من از تو طرفی نبستم
غم پیری نبود دیری که در هم شکستم
جوانی را ز کف داده ام رایگانی
کنون حسرت برم روز و شب بر جوانی
نه هوشیار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاها کشیدم دردا که دیدم از مهربانان نامهربانی
غمت را نهفتم در سینه اما با کس نگفتم راز نهانی
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه