ترانه پاپ
تو خلوت سرد خیابون
زیر نم نمهای بارون
پرسه میزنم غریبوار
با قامتی خسته و لرزون
میرم تو اوج تاریکیها
در انتهای شب یلدا
گریه هام گم میشه اما
پیدا می کنم خودم رو
خودم که از غریبه هاس
پشت حصار سایه هاس
با من داره حرف می زنه
اگرچه حرفاش بی صداست
خندیدن شاد نشدن
همیشه است شعار من تو تنهایی و خستگی تو بودی هم صدای من
بهش میگم پیشت می مونم تو رو از خودم می دونم
سایه رو مثل بوته ایی خشک تو این شب سرد می سوزونم
خودم که از غریبه هاس پشت حصار سایه هاس
با من داره حرف می زنه اگر چه حرفاش بی صداس
خندیدن شاد نشدن همیشه است شعار من
تو تنهایی و خستگی تو بودی هم صدای من
بهش میگم پیشت می مونم تو رو از خودم می دونم
سایه رو مثل بوته ایی خشک تو این شب سرد می سوزونم
تو خلوت سرد خیابون
زیر نم نمهای بارون
پرسه میزنم غریبوار
با قامتی خسته و لرزون
میرم تو اوج تاریکیها
در انتهای شب یلدا
گریه هام گم میشه اما
پیدا می کنم خودم رو
خودم که از غریبه هاس
پشت حصار سایه هاس
با من داره حرف می زنه
اگرچه حرفاش بی صداست
خندیدن شاد نشدن
همیشه است شعار من تو تنهایی و خستگی تو بودی هم صدای من
بهش میگم پیشت می مونم تو رو از خودم می دونم
سایه رو مثل بوته ایی خشک تو این شب سرد می سوزونم
خودم که از غریبه هاس پشت حصار سایه هاس
با من داره حرف می زنه اگر چه حرفاش بی صداس
خندیدن شاد نشدن همیشه است شعار من
تو تنهایی و خستگی تو بودی هم صدای من
بهش میگم پیشت می مونم تو رو از خودم می دونم
سایه رو مثل بوته ایی خشک تو این شب سرد می سوزونم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:26
کاربر مهمان