تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
نسیم سحر بر چمن گذر کن
ز ما بلبل خسته را خبر کن
بگو آشیان را ز دیده تر کن
ز بیداد گل آه و ناله سر کن
شبی سحر کن، شبی سحر کن
سکوت شب و نوای بلبل
شکرخنده زد به چهره ی گل
کنار بستان، به یاد مستان
بنوشان من، بنوشان می
ماه من، دلدار من تویی غمخوار من
توی تو
هرکجا همراه من تویی دلخواه من
تویی تو
روزی آهم گیرد دامن، سوزد با منت
گر شود دلم کوه درد و غم
شعله اش به یک جام می کنم
همچو فرهادش از ریشه برکنم
ماه من، دلدار من، تویی آزار من
تویی تو هرکجا همراه من، تویی دلخواه من
تویی تو
نسیم سحر بر چمن گذر کن
ز ما بلبل خسته را خبر کن
بگو آشیان را ز دیده تر کن
ز بیداد گل آه و ناله سر کن
شبی سحر کن، شبی سحر کن
سکوت شب و نوای بلبل
شکرخنده زد به چهره ی گل
کنار بستان، به یاد مستان
بنوشان من، بنوشان می
ماه من، دلدار من تویی غمخوار من
توی تو
هرکجا همراه من تویی دلخواه من
تویی تو
روزی آهم گیرد دامن، سوزد با منت
گر شود دلم کوه درد و غم
شعله اش به یک جام می کنم
همچو فرهادش از ریشه برکنم
ماه من، دلدار من، تویی آزار من
تویی تو هرکجا همراه من، تویی دلخواه من
تویی تو
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:34
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه