ترانه ی کردی
وه ی گول وه ی گول وه ی نه مام ، خوت گول و بونت شه مام
بالا که ت به رزه نه مام ،زولفه که ت لوله نه مام
تین و توانای دل و گیان ، کازیوه ی به ری به یان
شه به قی روخساری تو مانگ و ئه ستیره ی ئاسمان
ده کا نور بارانی دل پیکه نینی دو لیوان
له حاستت دا ده مینی شاگولی به یت و حه یران
تاوسی بال و په ر نه خشین رسکاوی له باغی ژین
بولبولیکی خوش خانی ده لیی گورانی ئه وین
خه ملیوی وه ک گولی گه ش شیوه ی په ریزاده ی چین
هه رکه س ده بینی به ژنت لیی ده کولیته وه برین
که ویاری دووندو ته لان شوخ و شه نگی خان و مان
رسکاوی هه ردو زوزان به رامه ی میرگ و بیستان
ده که ن باسی جوانی توخه لکی نیو کوچه و کولان
نیو بانگی زولف و که زییه ت داگیری کرد موکریان
ای گل همیشه بهار! ای نهال زیبا، بویت همچون گل هوا را پر کرده
ای نهال بلند بالا، که شاخ و برگهایش همچون زلف لول گشته
ای آرام روح و جان ، ای فجر صبحگاهان
نور رخسار ت همچون ماه و ستاره در آسمان می ماند
که با تبسم خویش دلها را نورانی می گرداند
هیچ آواز و شعری یارای وصف تو را ندارد
همچون طاووسی زیبا در باغ زندگی روییده ای
همچون بلبل خوش الحان ، آواز زندگی سر می دهی
همچون گلی شاداب می درخشی ای پری رو
هر کس ترا بیند زخمهایش التیام می یابد
همچو کبک دشتها و کوهساران ، رعنا و باوقاری
همچو گلی که در دامن کوه روئیده روبروی باغ و بستان
همه جا صحبت از وقار و مهربانی توست
همه جا ( مکریان ) صحبت از نجابت و اصالت توست
مکریان: منطقه ای که شهر مهاباد در آن واقع گشته.
وه ی گول وه ی گول وه ی نه مام ، خوت گول و بونت شه مام
بالا که ت به رزه نه مام ،زولفه که ت لوله نه مام
تین و توانای دل و گیان ، کازیوه ی به ری به یان
شه به قی روخساری تو مانگ و ئه ستیره ی ئاسمان
ده کا نور بارانی دل پیکه نینی دو لیوان
له حاستت دا ده مینی شاگولی به یت و حه یران
تاوسی بال و په ر نه خشین رسکاوی له باغی ژین
بولبولیکی خوش خانی ده لیی گورانی ئه وین
خه ملیوی وه ک گولی گه ش شیوه ی په ریزاده ی چین
هه رکه س ده بینی به ژنت لیی ده کولیته وه برین
که ویاری دووندو ته لان شوخ و شه نگی خان و مان
رسکاوی هه ردو زوزان به رامه ی میرگ و بیستان
ده که ن باسی جوانی توخه لکی نیو کوچه و کولان
نیو بانگی زولف و که زییه ت داگیری کرد موکریان
ای گل همیشه بهار! ای نهال زیبا، بویت همچون گل هوا را پر کرده
ای نهال بلند بالا، که شاخ و برگهایش همچون زلف لول گشته
ای آرام روح و جان ، ای فجر صبحگاهان
نور رخسار ت همچون ماه و ستاره در آسمان می ماند
که با تبسم خویش دلها را نورانی می گرداند
هیچ آواز و شعری یارای وصف تو را ندارد
همچون طاووسی زیبا در باغ زندگی روییده ای
همچون بلبل خوش الحان ، آواز زندگی سر می دهی
همچون گلی شاداب می درخشی ای پری رو
هر کس ترا بیند زخمهایش التیام می یابد
همچو کبک دشتها و کوهساران ، رعنا و باوقاری
همچو گلی که در دامن کوه روئیده روبروی باغ و بستان
همه جا صحبت از وقار و مهربانی توست
همه جا ( مکریان ) صحبت از نجابت و اصالت توست
مکریان: منطقه ای که شهر مهاباد در آن واقع گشته.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:46
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه