ترانه ی پاپ
باز می رود بر زبان من
قصه ی زبان سوز عاشقان
گریه های مستانه می کنم
به ز داغ جانسوز عاشقان
لب ز شکوه بستن نبود اگر
شرط پاک بازی و عاشقی
پرده ی فلک پاره می شد از
آه آسمان سوز عاشقان
عرش و فرش زیر و زبر کند
عالمی ز خون شعله ور کند
یک نفس دهان باز اگر کند
زخم استخوان سوز عاشقان
دور نیست وصلش ز دسترس
سوز را بیفزای در نفس
چون بود به بازار عاشقی
نقد عاشقان، سوز عاشقان
هم بگویم از کاش و چند و چون
پا نهم در این وادی جنون
راه می نماید مرا کنون
شمع جاودان سوز عاشقان
باز می رود بر زبان من
قصه ی زبان سوز عاشقان
گریه های مستانه می کنم
به ز داغ جانسوز عاشقان
لب ز شکوه بستن نبود اگر
شرط پاک بازی و عاشقی
پرده ی فلک پاره می شد از
آه آسمان سوز عاشقان
عرش و فرش زیر و زبر کند
عالمی ز خون شعله ور کند
یک نفس دهان باز اگر کند
زخم استخوان سوز عاشقان
دور نیست وصلش ز دسترس
سوز را بیفزای در نفس
چون بود به بازار عاشقی
نقد عاشقان، سوز عاشقان
هم بگویم از کاش و چند و چون
پا نهم در این وادی جنون
راه می نماید مرا کنون
شمع جاودان سوز عاشقان
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:10
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه