ترانه ی پاپ
خداوندا عزیزی مهربان بود، برای بودنم آرام جان بود
نمی دانم چرا نامهربان شد، بهار آرزوهایم خزان شد
خداوندا دلم لبریز درد است، قرین اشک گرم و آه سرد است
چه شب هایی که با یادش نبودم، نوای عشق برایش می سرودم
به یاد خنده های دلنشینش به یاد شکوه های آتشینش
خداوندا چرا از نازنینم بباید این همه سختی ببینم
تو دانی روی او با ما چه ها کرد
خم ابروی او با ما چه ها کرد
ز سودای غمش دیوانه گشتم، به گرد شعله اش پروانه گشتم
اگر سوزد پر و بالم چه باک است، قریب عاشقان سینه چاکم
خداوندا چرا بختم چنین بود که هردم اشک با من همنشین بود
دوای درد جان مبتلا بود دریغا قسمتم درد و بلا بود
به تیر عشق او هردم شکارم بزن بر اندام فگارم
خداوندا به دام او اسیرم کمک کن تا که در دامش نمیرم
خداوندا عزیزی مهربان بود، برای بودنم آرام جان بود
نمی دانم چرا نامهربان شد، بهار آرزوهایم خزان شد
خداوندا دلم لبریز درد است، قرین اشک گرم و آه سرد است
چه شب هایی که با یادش نبودم، نوای عشق برایش می سرودم
به یاد خنده های دلنشینش به یاد شکوه های آتشینش
خداوندا چرا از نازنینم بباید این همه سختی ببینم
تو دانی روی او با ما چه ها کرد
خم ابروی او با ما چه ها کرد
ز سودای غمش دیوانه گشتم، به گرد شعله اش پروانه گشتم
اگر سوزد پر و بالم چه باک است، قریب عاشقان سینه چاکم
خداوندا چرا بختم چنین بود که هردم اشک با من همنشین بود
دوای درد جان مبتلا بود دریغا قسمتم درد و بلا بود
به تیر عشق او هردم شکارم بزن بر اندام فگارم
خداوندا به دام او اسیرم کمک کن تا که در دامش نمیرم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:38
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه