display result search
- 1065
عید ماه
ترانه ی مازندرانی در وصف عید
کوچه ونگ دکته بمو نوروز سر هدا ونگ واره
ونوشه گسه ره هاکرده افشون بکندسه قواره
بنه سوز جمه ره تن دکرده نو هاکرده شه لاره
مله ره دپیته سرنای زوون گنه فصل بهاره
هواره مس هاکرده بوی ویشه گنه فصل بهاره
بچا بچا بنه بزوئه ریشه گنه فصل بهاره
عاروس میچکا سما کنده سه چکی ونه دل بیقراره
مه یار دس دره گل ونوشه خور یارنه بهاره
خور دنه اماره گنه فصل بهاره
کوچه به کوچه سر دنه صداره بمو عیدی دواره
خشی چنده خشه بهار بیاره خشه بهار بیاره
هلی تتی و ککی مار بیاره خشه بهار بیاره
مله مله درنی عیدی گردش درنی عیدی گردش
امیری حاله چاربیدار بیاره خور یار بیاره
خور دنه اماره گنه فصل بهاره
کوچه به کوچه سر دنه صداره بمو عیدی دواره
در کوچه صدا افتاد که عمو نوروز خوان آمده و آواز سر داد
بنفشه گیسواش را افشان کرده و لباس نو پوشید
زمین پیراهن سبز پوشید و لباسش را نو کرد
صدای سرنا فضای محل را پر کرد و میگوید فصل بهار است
بوی جنگل هوا را مست کرد و میگوید فصل بهار است
گل بنفشه داخل رمین ریشه کرد و نوید بهار را میدهد
گنجشک هفت رنگ معروف(معروف به گنجشک عروس ) به رقص در آمده است و دلش بیقرار است
در دست یارم گل بنفشه است و خبر از بهار می دهد
خبر می دهد مارا می گوید فصل بهار است
کوچه به کوچه آواز می خواند و می گوید ، عید از راه رسیده است
خوشی چقدر خوب است که بهار بیاد و با خود خوشی بیاورد
غنچه های آلوچه و گل شیپوری وحشی خوب است که بهار بیاورد
آنگاه که محله به محله عید دیدنی هستید
چر بیداری که اول بهار برای کشت به دشت می رود یا از دشت باز میگردد با خوانش آواز امیری خبر یار را بیاورد
خبر می دهد مارا می گوید فصل بهار است
کوچه به کوچه آواز می خواند و می گوید ، عید از راه رسیده است.
کوچه ونگ دکته بمو نوروز سر هدا ونگ واره
ونوشه گسه ره هاکرده افشون بکندسه قواره
بنه سوز جمه ره تن دکرده نو هاکرده شه لاره
مله ره دپیته سرنای زوون گنه فصل بهاره
هواره مس هاکرده بوی ویشه گنه فصل بهاره
بچا بچا بنه بزوئه ریشه گنه فصل بهاره
عاروس میچکا سما کنده سه چکی ونه دل بیقراره
مه یار دس دره گل ونوشه خور یارنه بهاره
خور دنه اماره گنه فصل بهاره
کوچه به کوچه سر دنه صداره بمو عیدی دواره
خشی چنده خشه بهار بیاره خشه بهار بیاره
هلی تتی و ککی مار بیاره خشه بهار بیاره
مله مله درنی عیدی گردش درنی عیدی گردش
امیری حاله چاربیدار بیاره خور یار بیاره
خور دنه اماره گنه فصل بهاره
کوچه به کوچه سر دنه صداره بمو عیدی دواره
در کوچه صدا افتاد که عمو نوروز خوان آمده و آواز سر داد
بنفشه گیسواش را افشان کرده و لباس نو پوشید
زمین پیراهن سبز پوشید و لباسش را نو کرد
صدای سرنا فضای محل را پر کرد و میگوید فصل بهار است
بوی جنگل هوا را مست کرد و میگوید فصل بهار است
گل بنفشه داخل رمین ریشه کرد و نوید بهار را میدهد
گنجشک هفت رنگ معروف(معروف به گنجشک عروس ) به رقص در آمده است و دلش بیقرار است
در دست یارم گل بنفشه است و خبر از بهار می دهد
خبر می دهد مارا می گوید فصل بهار است
کوچه به کوچه آواز می خواند و می گوید ، عید از راه رسیده است
خوشی چقدر خوب است که بهار بیاد و با خود خوشی بیاورد
غنچه های آلوچه و گل شیپوری وحشی خوب است که بهار بیاورد
آنگاه که محله به محله عید دیدنی هستید
چر بیداری که اول بهار برای کشت به دشت می رود یا از دشت باز میگردد با خوانش آواز امیری خبر یار را بیاورد
خبر می دهد مارا می گوید فصل بهار است
کوچه به کوچه آواز می خواند و می گوید ، عید از راه رسیده است.
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه