ترانه ی پاپ
هجوم لحظه های عاشقانه
من رو در آتش سینه رها کرد
تو وقتی در کنار من نبودی
دل از احساس تو شوری به پا کرد
وجودم یک سره شمعی شد و سوخت
خبر از حال غمگینم نداری
شبیه غمگساری های شیرین
هوایی بهر تسکینم نداری
منم تنهاترین عاشق در این شهر
اسیر دست تقدیر و جنونم
نکرده فاصله این عشق رو نابود
من اون که زنده از عشقه ، همونم
بیا لیلای شیرین خوی قصه
منو از چنگ ماتم ها رها کن
بهاری کن هوا رو از حضورت
با دستات اسممو آروم صدا کن
هجوم لحظه های عاشقانه
من رو در آتش سینه رها کرد
تو وقتی در کنار من نبودی
دل از احساس تو شوری به پا کرد
وجودم یک سره شمعی شد و سوخت
خبر از حال غمگینم نداری
شبیه غمگساری های شیرین
هوایی بهر تسکینم نداری
منم تنهاترین عاشق در این شهر
اسیر دست تقدیر و جنونم
نکرده فاصله این عشق رو نابود
من اون که زنده از عشقه ، همونم
بیا لیلای شیرین خوی قصه
منو از چنگ ماتم ها رها کن
بهاری کن هوا رو از حضورت
با دستات اسممو آروم صدا کن
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه