ترانه ی پاپ در وصف قیام سربداران
باز ظلم قوم تاتار پیچید در کران ها
فریاد دادخواهی سر زد بر آسمان ها
ظلمی چنین مجسم ، کم دیده چشم تاریخ
ظلمی که تا قیامت ، جاری ست بر زبان ها
پاییزوار و بی رحم بر خاک ما وزیدند
تاراج شد طراوت ، با دست شوم آن ها
مرغ نشاط پر زد از گلستان ایران
زد خیمه ابر ماتم بر آسمان جان ها
آتش زدند و کشتند ، چیزی نماند باقی
جز خاطرات پیران ، خاکستر جوان ها
از باشتین خروشی بر بام کهکشان ها
یا ریشه ی ستم را برمی کنیم از این خاک
یا سربدار مانیم همرنگ ارغوان ها
از کاخ ظلم تاتار ، ویرانه ای به جا ماند
با همت دلیران ، با رزم بی نشان ها
جاری ست این ترانه با شور عاشقانه
در نای آبشاران ، در هی هی شبان ها
ایران همیشه ماناست ، با نام سربداران
بر قله های عزت ، بر اوج آسمان ها
باز ظلم قوم تاتار پیچید در کران ها
فریاد دادخواهی سر زد بر آسمان ها
ظلمی چنین مجسم ، کم دیده چشم تاریخ
ظلمی که تا قیامت ، جاری ست بر زبان ها
پاییزوار و بی رحم بر خاک ما وزیدند
تاراج شد طراوت ، با دست شوم آن ها
مرغ نشاط پر زد از گلستان ایران
زد خیمه ابر ماتم بر آسمان جان ها
آتش زدند و کشتند ، چیزی نماند باقی
جز خاطرات پیران ، خاکستر جوان ها
از باشتین خروشی بر بام کهکشان ها
یا ریشه ی ستم را برمی کنیم از این خاک
یا سربدار مانیم همرنگ ارغوان ها
از کاخ ظلم تاتار ، ویرانه ای به جا ماند
با همت دلیران ، با رزم بی نشان ها
جاری ست این ترانه با شور عاشقانه
در نای آبشاران ، در هی هی شبان ها
ایران همیشه ماناست ، با نام سربداران
بر قله های عزت ، بر اوج آسمان ها
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه