مرثیه با مضمون حضرت علی اکبر (ع)
بسان شمع سوزانم
به بالین تو گریانم
علی جانم علی جانم
فدای داورم علی اکبرم
ای صبا از من به اسماعیل قربانی بگو
زنده برگشتن ز کوی دوست شرط عشق نیست
به چشمم تنگ شد دنیا
خدا را دیده ات بگشا
ببین با دیده ی شهلا
که خون بارد ز چشمانم
فدای داورم علی اکبرم
تو چون چشم از جهان بستی
شدم من سیر از هستی
تو از رنج جهان رستی
من از هجر تو سوزانم
تو با من هم سخن بودی
چراغ چشم من بودی
تو روحم در بدن بودی
کنون من بی تو بی جانم
منم زار و پسر مرده
منم از غصه آزرده
منم محزون و افسرده
منم مبهوت و حیرانم
نور چشم من علی
سپاه شام ایستاده
به تماشای شاهزاده
روی نعش پسر افتاده
همه گفتن حسین جان داده
بسان شمع سوزانم
به بالین تو گریانم
علی جانم علی جانم
فدای داورم علی اکبرم
ای صبا از من به اسماعیل قربانی بگو
زنده برگشتن ز کوی دوست شرط عشق نیست
به چشمم تنگ شد دنیا
خدا را دیده ات بگشا
ببین با دیده ی شهلا
که خون بارد ز چشمانم
فدای داورم علی اکبرم
تو چون چشم از جهان بستی
شدم من سیر از هستی
تو از رنج جهان رستی
من از هجر تو سوزانم
تو با من هم سخن بودی
چراغ چشم من بودی
تو روحم در بدن بودی
کنون من بی تو بی جانم
منم زار و پسر مرده
منم از غصه آزرده
منم محزون و افسرده
منم مبهوت و حیرانم
نور چشم من علی
سپاه شام ایستاده
به تماشای شاهزاده
روی نعش پسر افتاده
همه گفتن حسین جان داده
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
12:41
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه