ترانه ی پاپ ارکسترال و بی کلام همین ترانه
گل من ، چشمه ی جانم به راهت
نشسته تشنه ی جام نگاهت
تو دریایی و من چون قطره ناچیز
ز طوفان می گریزم در پناهت
تویی آینه ، من سرگشته آهم
تو خورشیدی و من چون خاک راهم
اگر نه بستم از عشق تو ای دوست
بخوان راز دل از موج نگاهم
بیا جانا که من از دست رفتم
غمت در سینه تا بنشست ، رفتم
شبی از گوشه ی میخانه ی عشق
به یاد چشم تو سرمست رفتم
نمی دانم در این هنگامه سازی
فلک را چیست در این پرده بازی
چرا آن مهربان مهربانان
نمی آید برای دلنوازی
تویی آینه ، من سرگشته آهم
تو خورشیدی و من چون خاک راهم
گل من ، چشمه ی جانم به راهت
نشسته تشنه ی جام نگاهت
تو دریایی و من چون قطره ناچیز
ز طوفان می گریزم در پناهت
تویی آینه ، من سرگشته آهم
تو خورشیدی و من چون خاک راهم
اگر نه بستم از عشق تو ای دوست
بخوان راز دل از موج نگاهم
بیا جانا که من از دست رفتم
غمت در سینه تا بنشست ، رفتم
شبی از گوشه ی میخانه ی عشق
به یاد چشم تو سرمست رفتم
نمی دانم در این هنگامه سازی
فلک را چیست در این پرده بازی
چرا آن مهربان مهربانان
نمی آید برای دلنوازی
تویی آینه ، من سرگشته آهم
تو خورشیدی و من چون خاک راهم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه