ترانه ای با صدای علی امینیان
تا آنکه بیایی، ای خسرو خوبان
همه شب بیاویزم، به رهت چراغ از جان
با یاد تو هر شب ای جلوه ی پنهان
چه کنم اگر روزی ز غم ات سپارم جان
دوری و خبری ز تو نرسد
دلتنگم از دنیا نگار من
باغی و ثمری ز تو نرسد
کی بر دهد آخر بهار من؟
مهری و اثری ز تو نرسد
بازا قرار من بازار قرار من
تا با تو همراهم
جز تو نمی خواهم
من دل به تو بستم
چو عطر با تو پیوستم
از جام تو مستم
با غم رخ تو چه کنم اگر
هرگز نیایی در کنار من
باز شب دگری گذرد و تو
باز آیی و بینی مزار من
تا آنکه بیایی، ای خسرو خوبان
همه شب بیاویزم، به رهت چراغ از جان
با یاد تو هر شب ای جلوه ی پنهان
چه کنم اگر روزی ز غم ات سپارم جان
دوری و خبری ز تو نرسد
دلتنگم از دنیا نگار من
باغی و ثمری ز تو نرسد
کی بر دهد آخر بهار من؟
مهری و اثری ز تو نرسد
بازا قرار من بازار قرار من
تا با تو همراهم
جز تو نمی خواهم
من دل به تو بستم
چو عطر با تو پیوستم
از جام تو مستم
با غم رخ تو چه کنم اگر
هرگز نیایی در کنار من
باز شب دگری گذرد و تو
باز آیی و بینی مزار من
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:06
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه