مرثیه آذری در رثای امیر مومنان
علی جان غمونده عرش و فرش آغلیور
جَنتده پِیمبرسِینه سین داغلیور
ای عالمی داغلیان ماتَمی
ای آغلادان زهرا و خاتمی
سَجده ده یِیخیلدون
عَدالت یِیخلدی
عالمین اُوره گی بو غَمدن سِیخیلدی
سَن سَسلدی رستگار اولدوم من
دایَ جنته رَهسپار اولدوم من
باشین اوسته گَلدی حَسنین آغلادی
زِینبون آهیلهیارانی باغلادی
ای آغلادان عالمِ اِمکانی ای دَردینون اُلمِیان دَرمانی
کوفه دَه یِتیملر بوگِئجه آج قالار
بی کَسلر غَمونده باشه قَراسالار
ای یَتیملر آتاسی آچ گوزون
ای بیکَسلرآقاسی آچ گوزون
نَخلِستان بو گِئجه اِنتظاررون چِکر
قویی لار غَمونده اَشک حَسرت اَلَر
یات دُنیاده جَفالر خَسته سی
یات دِینجلن دلِ بِشکَسته سی
علی جان در غم تو عرش و فرش گریه میکند
پیامبر(ص) در غم تو سینهاش سوزان است
ای که ماتمت عالمی را داغدار میکند
و در غمت پیامبر(ص) و زهرا(ع) میگریند
تا که در سجدهگاهت به خون غلتیدی
عدالت نیز با تو شهید شد
قلب عالم از غم تو به درد آمد و بی تاب شد
تو فریاد فزت و رب الکعبه سر دادی
و گفتی دیگر به بهشت رهسپار شدم
امام حسن و امام حسین(ع)در بالینت گریه کردند
و زینبت زخم سرت را با آه و ناله بست
ای که عالم امکان را گریاندی ای که دردت درمان نشد
امشب یتیمان کوفه گرسنه میمانند
بیپناهان و بیکسان در غمت سیه پوشند
ای پدر یتیمان دیده بگشا
ای آقای بی پناهان دیده بگشا
امشب نخلستان انتظارت را میکشد
چاهها در غم تو اشک حسرت میریزند
آرام بگیر ای خسته از جفای دنیا
آرام بگیر که قلب شکستهات از طپش افتاد.
علی جان غمونده عرش و فرش آغلیور
جَنتده پِیمبرسِینه سین داغلیور
ای عالمی داغلیان ماتَمی
ای آغلادان زهرا و خاتمی
سَجده ده یِیخیلدون
عَدالت یِیخلدی
عالمین اُوره گی بو غَمدن سِیخیلدی
سَن سَسلدی رستگار اولدوم من
دایَ جنته رَهسپار اولدوم من
باشین اوسته گَلدی حَسنین آغلادی
زِینبون آهیلهیارانی باغلادی
ای آغلادان عالمِ اِمکانی ای دَردینون اُلمِیان دَرمانی
کوفه دَه یِتیملر بوگِئجه آج قالار
بی کَسلر غَمونده باشه قَراسالار
ای یَتیملر آتاسی آچ گوزون
ای بیکَسلرآقاسی آچ گوزون
نَخلِستان بو گِئجه اِنتظاررون چِکر
قویی لار غَمونده اَشک حَسرت اَلَر
یات دُنیاده جَفالر خَسته سی
یات دِینجلن دلِ بِشکَسته سی
علی جان در غم تو عرش و فرش گریه میکند
پیامبر(ص) در غم تو سینهاش سوزان است
ای که ماتمت عالمی را داغدار میکند
و در غمت پیامبر(ص) و زهرا(ع) میگریند
تا که در سجدهگاهت به خون غلتیدی
عدالت نیز با تو شهید شد
قلب عالم از غم تو به درد آمد و بی تاب شد
تو فریاد فزت و رب الکعبه سر دادی
و گفتی دیگر به بهشت رهسپار شدم
امام حسن و امام حسین(ع)در بالینت گریه کردند
و زینبت زخم سرت را با آه و ناله بست
ای که عالم امکان را گریاندی ای که دردت درمان نشد
امشب یتیمان کوفه گرسنه میمانند
بیپناهان و بیکسان در غمت سیه پوشند
ای پدر یتیمان دیده بگشا
ای آقای بی پناهان دیده بگشا
امشب نخلستان انتظارت را میکشد
چاهها در غم تو اشک حسرت میریزند
آرام بگیر ای خسته از جفای دنیا
آرام بگیر که قلب شکستهات از طپش افتاد.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:31
کاربر مهمان