ترانهی پاپ
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
بخندی صبح نورانی پس از شبهای طولانی
که هر اعجاز لبخندت مرا بیگانه می سازد
ببار ای ابی آرام بر صحرای خشک من
سحر با غم درختانم برایت لانه می سازد
بریز ای شوق پی در پی صحراهای آبادم
خرابم کن خراب تو مرا ویرانه می سازد
تو آتش باش بر پاشو به سر تا پای شعر من
من آوازم که از عشقی کهن افسانه می سازد
پریشان شو پریشان تر از آن شب های طولانی
نسیم از شهر ویرانم برایت شانه می سازد
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
ببار ای ابی آرام بر صحرای خشک من
سحر باغم درختانم برایت لانه می سازد
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
بخندی صبح نورانی پس از شبهای طولانی
که هر اعجاز لبخندت مرا بیگانه می سازد
ببار ای ابی آرام بر صحرای خشک من
سحر با غم درختانم برایت لانه می سازد
بریز ای شوق پی در پی صحراهای آبادم
خرابم کن خراب تو مرا ویرانه می سازد
تو آتش باش بر پاشو به سر تا پای شعر من
من آوازم که از عشقی کهن افسانه می سازد
پریشان شو پریشان تر از آن شب های طولانی
نسیم از شهر ویرانم برایت شانه می سازد
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
ببار ای ابی آرام بر صحرای خشک من
سحر باغم درختانم برایت لانه می سازد
کاربر مهمان