display result search
- 1680
دده جان (مادر جان)
ترانه گیلکی با مضمون مادر
سسی را بمرم سسر شفایه دسی را بمرم دردون دوایه
مرا لای لای بخون بدا بخسم چرا دنیا حده چی بی وفایه
ای دنیا گول اومینه دده جان
گولی نی اشته قَیرنه دده جان
کفا دستی فرشته ن دده جان
تنَه عاشق آبینه دده جان
دده جان چمی سو
ای دومنه گولی بو
ته که بای بهار آ
ته که بای خزون شو
گولی بویره چمی سو
دده آفتاب و مایره جانی را غش
دده دردی دوایره جانی را غش
دیلم تنگه هوا پندومه یارجان
مرا گیریه هوایره جانی را غش
مرا خیر و خشی خای
منه شیرنَ گفون وای
گوشه داریمه دا بای
بوخونی مرا لای لای
کاریره دسی قربون دده جان
سس آده سسی قوربون دده جان
بَلَه را را دیسی دده جان
دیس آدیسی قوربون دده جان
دده جان چمی سو
ای دومنه گولی بو
ته که بای بهار آ
ته که بای خزون شو
گولی بویره چمی سو
قربان صدایت که شفاست مادر جان قربان دستت که دوای دردهاست
برایم لالایی بخوان تا بخوابم راستی! چرا دنیا این همه بی وفاست مادر
بسیار گل به جهان پا نهاده‌اند
اما گلی قرینه و مانند تو نیست
فرشته‌های عالم بالا
با تو عاشق شده‌اند مادر جان
مادر جان، نور چشمانم
دامن دامن بوی گل با خود داری
تو که باشی بهار می‌آید
تو که باشی خزان می‌رود
عطر گلها را داری نور چشمان منی
مادر! تو آفتاب و ماه منی، فدایت شوم
مادر! تو دوای دردهای منی، فدایت شوم
دلم تنگ است هوا گرفته، ای یار نازنین
تو به هوای تازه ییلاق می‌مانی مادر جان
برایم خیر و خوشی می‌خواهی
برایم حرف‌های شیرین می‌گویی
بی‌صبرانه منتظر دیدار توام
تا برایم لالایی بخوانی
قربان دستت، چیزی بگو
قربان صدایت، چیزی بگو
چشم به راه فرزند هستی
قربان چشم به راهی‌ات
مادر جان، نور چشمانم
دامن دامن بوی گل با خود داری
تو که باشی بهار می‌آید
تو که باشی خزان می‌رود
عطر گلها را داری نور چشمان منی.
سسی را بمرم سسر شفایه دسی را بمرم دردون دوایه
مرا لای لای بخون بدا بخسم چرا دنیا حده چی بی وفایه
ای دنیا گول اومینه دده جان
گولی نی اشته قَیرنه دده جان
کفا دستی فرشته ن دده جان
تنَه عاشق آبینه دده جان
دده جان چمی سو
ای دومنه گولی بو
ته که بای بهار آ
ته که بای خزون شو
گولی بویره چمی سو
دده آفتاب و مایره جانی را غش
دده دردی دوایره جانی را غش
دیلم تنگه هوا پندومه یارجان
مرا گیریه هوایره جانی را غش
مرا خیر و خشی خای
منه شیرنَ گفون وای
گوشه داریمه دا بای
بوخونی مرا لای لای
کاریره دسی قربون دده جان
سس آده سسی قوربون دده جان
بَلَه را را دیسی دده جان
دیس آدیسی قوربون دده جان
دده جان چمی سو
ای دومنه گولی بو
ته که بای بهار آ
ته که بای خزون شو
گولی بویره چمی سو
قربان صدایت که شفاست مادر جان قربان دستت که دوای دردهاست
برایم لالایی بخوان تا بخوابم راستی! چرا دنیا این همه بی وفاست مادر
بسیار گل به جهان پا نهاده‌اند
اما گلی قرینه و مانند تو نیست
فرشته‌های عالم بالا
با تو عاشق شده‌اند مادر جان
مادر جان، نور چشمانم
دامن دامن بوی گل با خود داری
تو که باشی بهار می‌آید
تو که باشی خزان می‌رود
عطر گلها را داری نور چشمان منی
مادر! تو آفتاب و ماه منی، فدایت شوم
مادر! تو دوای دردهای منی، فدایت شوم
دلم تنگ است هوا گرفته، ای یار نازنین
تو به هوای تازه ییلاق می‌مانی مادر جان
برایم خیر و خوشی می‌خواهی
برایم حرف‌های شیرین می‌گویی
بی‌صبرانه منتظر دیدار توام
تا برایم لالایی بخوانی
قربان دستت، چیزی بگو
قربان صدایت، چیزی بگو
چشم به راه فرزند هستی
قربان چشم به راهی‌ات
مادر جان، نور چشمانم
دامن دامن بوی گل با خود داری
تو که باشی بهار می‌آید
تو که باشی خزان می‌رود
عطر گلها را داری نور چشمان منی.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:13
کاربر مهمان