سرود ساخته مهیار فیروزبخت، 1362
به والفجر چشم جهان خیره شد
در این رزم روز عدو تیره شد
سپاهی که ایرمان بود یارشان
بود دست یزدان نگهدارشان
به ایران دمی ستاره دمید
سیاهی نماند سپیدی رسید
بتاز ای سلحشور دشمن شکار
که چشم امام است بر کارزار
امام است پیوسته همراهتان
دعای گوی رزم ظفرخواهتان
بنازم به این شیوه ی رهبری
دلیری و گردی و رزم آوری
به حیرت جهان ز کردارتان
جهان آفرین نگهدارتان
الا بعثیای دشمن داد و دین
به یزدان و اسلام ورزیدی کین
چه سازی با این خدایی سپاه
به جز تیره روزی نداری راه
در این کارزار سیه کاره ای
مکوشی عبث که بیچاره ای
ز پیکار شیران دشمن ستیز
بود روبهان را گریز نا گریز
دلیران دم جانفروز اورند
شب تار ما را به روز آورند
به ایمان قسم به یزدان قسم
به پاکان عشق به قرآن قسم
به والفجر چشم جهان خیره شد
در این رزم روز عدو تیره شد
سپاهی که ایرمان بود یارشان
بود دست یزدان نگهدارشان
به ایران دمی ستاره دمید
سیاهی نماند سپیدی رسید
بتاز ای سلحشور دشمن شکار
که چشم امام است بر کارزار
امام است پیوسته همراهتان
دعای گوی رزم ظفرخواهتان
بنازم به این شیوه ی رهبری
دلیری و گردی و رزم آوری
به حیرت جهان ز کردارتان
جهان آفرین نگهدارتان
الا بعثیای دشمن داد و دین
به یزدان و اسلام ورزیدی کین
چه سازی با این خدایی سپاه
به جز تیره روزی نداری راه
در این کارزار سیه کاره ای
مکوشی عبث که بیچاره ای
ز پیکار شیران دشمن ستیز
بود روبهان را گریز نا گریز
دلیران دم جانفروز اورند
شب تار ما را به روز آورند
به ایمان قسم به یزدان قسم
به پاکان عشق به قرآن قسم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه