ترانه ساخته محمد امیدوارتهرانی، 1389
سپیده زد پنجره ها رو وا کن
صبح طلوع گلها رو نگاه کن
شکوفه ها چراغ فردا شدن
پرنده ها دوباره پیدا شدن
دریا صدامون میزنه که پاشید
با تپش رودخانه آشنا شید
رودخونه که بمونه مرداب میشه
شب که به صبح میرسه افتاب میشه
صبح رسیده با یه شروع تازه
اومده که یه روز نو بسازه
صبح اومده طلوعو یادت بده
یه بار دیگه شروعو یادت بده
منتظره جاده نگو که دیره
پرنده که پر نکشه اسیره
سپیده زد پنجره ها رو وا کن
صبح طلوع گلها رو نگاه کن
شکوفه ها چراغ فردا شدن
پرنده ها دوباره پیدا شدن
دریا صدامون میزنه که پاشید
با تپش رودخانه آشنا شید
رودخونه که بمونه مرداب میشه
شب که به صبح میرسه افتاب میشه
صبح رسیده با یه شروع تازه
اومده که یه روز نو بسازه
صبح اومده طلوعو یادت بده
یه بار دیگه شروعو یادت بده
منتظره جاده نگو که دیره
پرنده که پر نکشه اسیره
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه