ترانه ساخته حامد فولادقلم، 1387
آهوی دشتم زخمی قهر زمینم
اینجا میون سایه ها تنهاترینم
شاید که تو بند از تن خسته م بگیری
روحم شکسته بی صدا از این اسیری
ضامن آهو یاور دلای صادق
چشم امید همه زائرای عاشق
برای پابوس تو از دنیا گسستم
دخیل دستامو به دنیای تو بستم
اگه لبریز گناهم تو ببخش و دعوتم کن
آشنای تا همیشه یه نگته به غربتم کن
اگه چشم به راه نورم تو شبای بی پناهی
تو همون ستاره ای که تا ابد فانوس راهی
آهوی دشتم زخمی قهر زمینم
اینجا میون سایه ها تنهاترینم
شاید که تو بند از تن خسته م بگیری
روحم شکسته بی صدا از این اسیری
ضامن آهو یاور دلای صادق
چشم امید همه زائرای عاشق
برای پابوس تو از دنیا گسستم
دخیل دستامو به دنیای تو بستم
اگه لبریز گناهم تو ببخش و دعوتم کن
آشنای تا همیشه یه نگته به غربتم کن
اگه چشم به راه نورم تو شبای بی پناهی
تو همون ستاره ای که تا ابد فانوس راهی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه