ترانه با صدای فرزام رحیمی، 1386
بیا که ذکر نام توست حریم خلوت حضور
از تو به عرش می رسد غبار ناچیز وجود
سایه امن طوبی نور تویی شعله تویی
از این فراق دلم گرفت
گلشن بی خزان تویی
زیر هجوم تیر غم شکست بغض انتظار
از تو خبر نمیرسد در این خزان بی بهار
کدام دشت کدام کوه کدام ساحل کدام دریا کدام رود
کدامین جنگل سرو ز چشمانم گذشت که یاد تو نگذشت
بیا که هرچه هست و نیست پیشکش نگاه توست
ببین که دیده ی دلم نشسته رو به راه تو
بیا که کشته گر شدم به راه تو هزار بار
دوباره زنده می شوم به یادت ای خجسته یار
بیا که ذکر نام توست حریم خلوت حضور
از تو به عرش می رسد غبار ناچیز وجود
سایه امن طوبی نور تویی شعله تویی
از این فراق دلم گرفت
گلشن بی خزان تویی
زیر هجوم تیر غم شکست بغض انتظار
از تو خبر نمیرسد در این خزان بی بهار
کدام دشت کدام کوه کدام ساحل کدام دریا کدام رود
کدامین جنگل سرو ز چشمانم گذشت که یاد تو نگذشت
بیا که هرچه هست و نیست پیشکش نگاه توست
ببین که دیده ی دلم نشسته رو به راه تو
بیا که کشته گر شدم به راه تو هزار بار
دوباره زنده می شوم به یادت ای خجسته یار
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه