ترانه تلفیقی با الهام از موسیقی افغانستانی
شبی آشفته پیرامون و می نوش
پریشان گیسوان و پرنیان پوش
کنار چشمه ی گریان چشمم
تو خندان آمدی من رفتم از هوش
دلم را داده بودم دست یاری
دو چشمان پر از ناز و خماری
شبی چشم بر هم زد یار افتاد
زدستش دل میان بیشه زاری
بهار رنگ رنگ آمد نبودی
گل از دامان سنگ آمد نبودی
من از تنهایی و بی همزبانی
دل تنگم به تنگ آمد نبودی
شراب زندگی در جام چشمت
دل دیوانه ی من رام چشمت
شب چله رسید و من دوباره
دچار حسرت بادام چشمت
تو آن سویی و من این سوی دیوار
بیا بنشین شبی پهلوی دیوار
پریشان کن سر زلف سیاهت
شبیه بید مجنون روی دیوار
بهار رنگ رنگ آمد نبودی
گل از دامان سنگ آمد نبودی
من از تنهایی و بی همزبانی
دل تنگم به تنگ آمد نبودی
شبی آشفته پیرامون و می نوش
پریشان گیسوان و پرنیان پوش
کنار چشمه ی گریان چشمم
تو خندان آمدی من رفتم از هوش
دلم را داده بودم دست یاری
دو چشمان پر از ناز و خماری
شبی چشم بر هم زد یار افتاد
زدستش دل میان بیشه زاری
بهار رنگ رنگ آمد نبودی
گل از دامان سنگ آمد نبودی
من از تنهایی و بی همزبانی
دل تنگم به تنگ آمد نبودی
شراب زندگی در جام چشمت
دل دیوانه ی من رام چشمت
شب چله رسید و من دوباره
دچار حسرت بادام چشمت
تو آن سویی و من این سوی دیوار
بیا بنشین شبی پهلوی دیوار
پریشان کن سر زلف سیاهت
شبیه بید مجنون روی دیوار
بهار رنگ رنگ آمد نبودی
گل از دامان سنگ آمد نبودی
من از تنهایی و بی همزبانی
دل تنگم به تنگ آمد نبودی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:41
کاربر مهمان