اثری بر اساس تصنیف ساربان ساخته حسن ریاحی با تنظیمی جدید از آندره آرزومانیان اجرای شده با رهبری و پیانوی آندره آرزومانیان با ارکستر جوانان
رفتی رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند، جز آتش به منزل
رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته بودی
دل جای توست گر چه دل از ما گرفتهای
بگذار تا ببینمش اکنون که می رود
ای اشک ای اشک پس چرا تماشا گرفتهای
علی اطهری کرمانی
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
رفتی رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند، جز آتش به منزل
رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته بودی
دل جای توست گر چه دل از ما گرفتهای
بگذار تا ببینمش اکنون که می رود
ای اشک ای اشک پس چرا تماشا گرفتهای
علی اطهری کرمانی
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
10:05
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه