مرثیه عاشورایی
ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره
ای اشکها بریزید از دیده چون ستاره
جز من که همچو خورشید افروختم در این دشت
کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره
ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم ناپاک
با دیده زخم می زد بر زخم او دوباره
خندید قاتل تو بر اشک دیده من
با آنکه خون بر آمد از قلب سنگ خاره
ای جان رفته از دست بگشا دو دیده از هم
جانی بده به بابا حتی به یک اشاره
ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره
ای اشکها بریزید از دیده چون ستاره
جز من که همچو خورشید افروختم در این دشت
کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره
ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم ناپاک
با دیده زخم می زد بر زخم او دوباره
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین ...
ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره
ای اشکها بریزید از دیده چون ستاره
جز من که همچو خورشید افروختم در این دشت
کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره
ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم ناپاک
با دیده زخم می زد بر زخم او دوباره
خندید قاتل تو بر اشک دیده من
با آنکه خون بر آمد از قلب سنگ خاره
ای جان رفته از دست بگشا دو دیده از هم
جانی بده به بابا حتی به یک اشاره
ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره
ای اشکها بریزید از دیده چون ستاره
جز من که همچو خورشید افروختم در این دشت
کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره
ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم ناپاک
با دیده زخم می زد بر زخم او دوباره
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین ...
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:47
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه