آلبوم سرودهایی با اجرای گروه کر و ارکستر با مضمون سرداران شهید.
در این آلبوم قطعات بی کلام سرودها هم وجود دارند.
در این آلبوم قطعات بی کلام سرودها هم وجود دارند.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:53گل خون دمد از دم امت ما ز ديانت ما ز سياست ما به حقيقت حق به مقام حسين بگرفته جلا به پيام حسين همه لشكر حق همه مردم ما ز طريق ادب ز جمال صفا نام محلاتي چو گل در محور حق بر انقلاب راستين بخشيده رونق خون كلهدوز است زيب رايت ما مات است چشم عالمي از همت ما خون بروجردي و افشردي در اين راه زيب و جلا بخشيده بر اين باغ و گلزار شده نام خوش متوسليان زيور گرفت از نام همت سنگر حق فتح نهايي شد نصيب لشكر حق چون ميثمي و كاظمي با حشمت و فر دادند جان در راه حق با امر رهبر از خون پاك كلهر آن سردار آزاد سرسبز شد نخل بلا تا روز ميعاد بايد ز حق جست گلبانگ تكبير شد خون پاكان غالب به شمشير
-
5:48
-
5:24محبوب كردستان و يار اهل دل بود شور خميني در وجودش مشتعل بود از خون پاكش لاله ي اميد سر زد مرغ روانش بر رواق عشق پر زد بر آستان دولت جاويد قرآن زد رايت فتح و ظفر، گل در گلستان بر برج دين تابيد مهر عالم آرا سرسبز شد مهد ولا در باغ دنيا از خون پاك سربداران دلاور جوشيد ياس و لاله و ريحان و ابقر ايران سراسر روضه ي خلد برين شد برپا لواي دولت مستضعفين شد حق باوران نهضت خون رنگ قرآن در راه استقرار دين گشتند قربان شد كاظمي چون شاهدان كربلايي در جبهه ي حق، در ره قرآن فدايي محبوب كردستان و يار اهل دل بود شور خميني در وجودش مشتعل بود از خون پاكش لاله ي اميد سرزد مرغ روانش بر رواق عشق پر زد از خاك كردستان خروش ناله برخاست در گلستان عشق، طرحي نو بياراست يادش هميشه سرفراز و جاودان باد سرشار فيض حضرت حق در جنان باد
-
5:24
-
4:39با ياد سرداران باايمان اسلام از جبهه هاي جنگ در آن طرفه ايام از جلوه ي سيماي آن آزادمردان آلاله هاي گلشن جاويد قرآن با قدرت ايمان مردان دلاور راز و نياز عاشقان در قلب سنگر از نغمه هاي دلنواز و عارفانه از ذكر و تسبيح و مناجات شبانه از ناله ي جانسوز شب خيزان عاشق از سجده هاي شكرشان تا صبح صادق آنان كه از ايثارشان حيران جهان است از سعي شان خاك وطن، رشك جنان است مانند كلهر آن جوانمرد خدايي آن پيشتاز عاشقان كربلايي شست از پي احياي دين از جان خود دست با كاروان عشق بر محبوب پيوست شد خون پاكش، سيل خروشان كاخ ستم را بنمود ويران
-
4:41
-
6:24يك كاروان خونجامگان كربلايي با آن سفير سرفراز كبريايي معراج را در موج خون آغاز كردند با بال خونين بر فلك پرواز كردند در جمع سرداران با ايمان و تقوا از راه پويان گلستان تولي در جمع سرداران باايمان و تقوي عشق محلاتي به ميثاق خميني بودي زبانزد بين ياران حسيني آن عالم روشنگر و آگاه فرزاد يار امام عارفان در مكتب داد در لشكر حق افضلي صاحب قدم بود فضل الهي دانشور و اهل قلم بود آب بقا از خانه ي او بود جاري در سنگر حق بود گرم خون نگاري پير مراد عاشقان بودي مرادش مي خواست تا با او فتد حشر و معادش يك كاروان خون جامگان كربلايي با آن سفير سرفراز كبريايي معراج را در موج خون آغاز كردند با بال خونين بر فلك پرواز كردند لاهوتيان چون آگه از اين حال گشتند او را محيا بهر استقبال گشتند تا نقش عاشوراييان اعلام گردد ايثارشان آيينه ي اسلام گردد
-
6:23
-
3:24آنان كه لوح عشق را شيرازه بستند سرشار و مست از باده ي صبح الستند از باده ي توحيد با صدق و ارادت پيمانه بگرفتند و پيمان با تو بستند از جمله ي هستي رشته ي الفت بريدند حال آن كه دل بر حلقه ي زلف تو بستند يك دم در پيش خصم قامت خم نكردند تا قيد استعمار را از هم گسستند در مكتب فضل تو درس عشق خواندند آنك مريد آن مراد حق پرستند چون ميثمي چون ميثمي آن حجت الاسلام آگاه با ناخداي كشتي قرآن نشستند در مذهب عشق اين بلندآوازه مردان تا صبح محشر سرخوش و ساغر به دستند در دولت حق اين خداجويان سرمست با سنگ غم آيينه ي دل را شكستند
-
3:23
کاربر مهمان
کاربر مهمان