ترانه ی پاپ
یه پرنده یه پرنده ی رها
از تمام قید و بندها با پریدن آشنا
اونکه اوج آسمون رو بوسه میزد
یه پرش حتی کم بود برای پریدنش تو آسمون ها
دل به آب و دونه بست
هر جا دونه دید نشست
دونه شد دامی براش
پر و بالش رو شکست
حالا پشت میله های قفس دلبستگی
پر پروازش شکسته از هجوم خستگی
دوست داره پر بگیره تو آسمون رها بشه
دوباره بال و پرش با پرواز آشنا بشه
اما افسوس که کسی نیست تا بگه چاره چیه
دیگه هیچ کسی نمی خواد باهاش همصدا بشه
تو قفس دغ می کنه عاقبت از درد جدایی
می میره دلش تو سینه از غم بی همصدایی
تو که می خوای آسمون زیر پر و بالت باشه همیشه
می تونی بگذری از خود، بری تا اوج رهایی
یه پرنده یه پرنده ی رها
از تمام قید و بندها با پریدن آشنا
اونکه اوج آسمون رو بوسه میزد
یه پرش حتی کم بود برای پریدنش تو آسمون ها
دل به آب و دونه بست
هر جا دونه دید نشست
دونه شد دامی براش
پر و بالش رو شکست
حالا پشت میله های قفس دلبستگی
پر پروازش شکسته از هجوم خستگی
دوست داره پر بگیره تو آسمون رها بشه
دوباره بال و پرش با پرواز آشنا بشه
اما افسوس که کسی نیست تا بگه چاره چیه
دیگه هیچ کسی نمی خواد باهاش همصدا بشه
تو قفس دغ می کنه عاقبت از درد جدایی
می میره دلش تو سینه از غم بی همصدایی
تو که می خوای آسمون زیر پر و بالت باشه همیشه
می تونی بگذری از خود، بری تا اوج رهایی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه