ترانه ساخته محمد اصفهانی با تنظیم بهروز صفاریان، 1381
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
شوری برخواست فتنهای حاصل شد
صد نشدر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره از آن چکید و نامش دل شد
(ابوسعید ابوالخیر)
تنگ غروب فصل بهار یه کوچه یه پنجره
یه قلب پیر پر از امید با شوق تو منتظره
باگوشه های چارقدش اشکاش پنهون میکنه
اما نگاش غصه هاش از دور نمایون میکنه
منتظر پرستو هاست خبر بیارن از گلش
اما نمیدونه اونام خبر ندارن از گلش
اون گل سرخ تو تاریکی ستاره شد شب شکست
خورشید روشنی شد و رفت و تو آسمون نشست
اما هنوز فصل بهار با صد هزار تا خاطره
یه قلب پیر پر از امید باشوق تو منتظره
نشسته پشت پنجره تنگ غروب فصل بهار
یه کوچه باغ یه پنجره یه قلب پیر پر از امید
باشوق تو منتظره باگوشه های چارقدش
اشکاش پنهون میکنه اما نگاش غصه هاش
از دور نمایون میکنه منتظر پرستوهاست
خبر بیارن از گلش اما نمیدونه اونام خبرندارن از گلش
اون گل سرخ تو تاریکی ستاره شد شب شکست
خورشید روشنی شد و رفت و تو آسمون نشست
اما هنوز فصل بهار با صد هزار تا خاطره
یه قلب پیر پر از امید باشوق تو منتظره
نشسته پشت پنجره باشوق تو منتظره
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
شوری برخواست فتنهای حاصل شد
صد نشدر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره از آن چکید و نامش دل شد
(ابوسعید ابوالخیر)
تنگ غروب فصل بهار یه کوچه یه پنجره
یه قلب پیر پر از امید با شوق تو منتظره
باگوشه های چارقدش اشکاش پنهون میکنه
اما نگاش غصه هاش از دور نمایون میکنه
منتظر پرستو هاست خبر بیارن از گلش
اما نمیدونه اونام خبر ندارن از گلش
اون گل سرخ تو تاریکی ستاره شد شب شکست
خورشید روشنی شد و رفت و تو آسمون نشست
اما هنوز فصل بهار با صد هزار تا خاطره
یه قلب پیر پر از امید باشوق تو منتظره
نشسته پشت پنجره تنگ غروب فصل بهار
یه کوچه باغ یه پنجره یه قلب پیر پر از امید
باشوق تو منتظره باگوشه های چارقدش
اشکاش پنهون میکنه اما نگاش غصه هاش
از دور نمایون میکنه منتظر پرستوهاست
خبر بیارن از گلش اما نمیدونه اونام خبرندارن از گلش
اون گل سرخ تو تاریکی ستاره شد شب شکست
خورشید روشنی شد و رفت و تو آسمون نشست
اما هنوز فصل بهار با صد هزار تا خاطره
یه قلب پیر پر از امید باشوق تو منتظره
نشسته پشت پنجره باشوق تو منتظره
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان