ترانه پاپ
تو رو با وجودم نفس می کشم
نمیشه لحظه ای ازت دل برید
تو هستی و آرامشی با منه
که میشه رو ابرا باهاش دست کشید
زمین آسمونی میشه پیش تو
کنارت زمستون تب میکنه
نمیشه بهت خیره شد ماه من
چشات روزو همرنگ شب میکنه
میخوام باغ زیتون موهاتو
بذارم تو دستای بیتاب باد
باید چشمای پنجره سبز شه
باید رنگ پاییزو تغییر داد
ازون روزی که آفتابی شدی
میبینم که آینده مون روشنه
تو اینجایی و معجزه سخت نیست
تو اینجایی و عشق سهم منه
مهتاب فدایی
تو رو با وجودم نفس می کشم
نمیشه لحظه ای ازت دل برید
تو هستی و آرامشی با منه
که میشه رو ابرا باهاش دست کشید
زمین آسمونی میشه پیش تو
کنارت زمستون تب میکنه
نمیشه بهت خیره شد ماه من
چشات روزو همرنگ شب میکنه
میخوام باغ زیتون موهاتو
بذارم تو دستای بیتاب باد
باید چشمای پنجره سبز شه
باید رنگ پاییزو تغییر داد
ازون روزی که آفتابی شدی
میبینم که آینده مون روشنه
تو اینجایی و معجزه سخت نیست
تو اینجایی و عشق سهم منه
مهتاب فدایی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه