ترانه ی ترکی قشقایی
یاقوش یاغیر نازینان نغمه لی آوازینان
یاروم ورمیشدر خبر گلسی خوب یازینان
دادالیندن گدر فریادالیندن گدر
بیرخبراولای گولوم کی یازالیندن گدر
کیلیگی ووردوم داشونان گزلری دولدی یاشونان
افتوگردانلی جانوم
تیرمژگانلی جانوم
ابروکمانلی جانوم
گزل های هم درمان اولام
مهمان اولام
تلرنه تلرنه تلرنه تلرنه
باران با ناز و نغمه و آواز میبارد
یارم به من خبرداده است که با بهار زیبایی خواهد آمد
کبک سیه چشم و سینه ی پرخونم
کبک سیه چشم جگر زخم خورده ام
جلوی خانه را آب پاشیدم ،جارو کردم
خدا کند که یارم بیایداز چشمانم اشکها ریخته ام
ازدوریت داد و فریادم به آسمان است
گل من یک وقت با خبر میشوی که بهار را از دست داده ای
به کبک سنگ انداختم و چشمانش پر از اشک شد
کبک را یار خود فرض کردم
و غبار ندامت و ناپختگی افکار از سرم برخاست
زیبایم من درمان دردت می شوم
ای که مژگانت مانند خدنگ است
ای ابرو کمانم
میهمانت میشومخ
هم قربان زلفکانت میشوم
بلبل بر گل ریحان نشست و ریحان جانی تازه گرفت
من هم جانی دوباره خواهم گرفت اگر یار شیرینم بیاید
میهمانت میشوم
آرزو دارم یارم بیاید،باران بیاید و برف بیاید
اگر گل و گلزار هم بیاید جای یار مرا نخواهد گرفت
باران وبرف می بارد و از دنیا دلتنگ و دلگیریم
غم مخور پس از زمستان سرد بهار خواهد آمد و میوههای به و انار
ازدوریت داد و فریادم به آسمان است
گل من یک وقت با خبر میشوی که بهار را ازدست دادهای.
یاقوش یاغیر نازینان نغمه لی آوازینان
یاروم ورمیشدر خبر گلسی خوب یازینان
دادالیندن گدر فریادالیندن گدر
بیرخبراولای گولوم کی یازالیندن گدر
کیلیگی ووردوم داشونان گزلری دولدی یاشونان
افتوگردانلی جانوم
تیرمژگانلی جانوم
ابروکمانلی جانوم
گزل های هم درمان اولام
مهمان اولام
تلرنه تلرنه تلرنه تلرنه
باران با ناز و نغمه و آواز میبارد
یارم به من خبرداده است که با بهار زیبایی خواهد آمد
کبک سیه چشم و سینه ی پرخونم
کبک سیه چشم جگر زخم خورده ام
جلوی خانه را آب پاشیدم ،جارو کردم
خدا کند که یارم بیایداز چشمانم اشکها ریخته ام
ازدوریت داد و فریادم به آسمان است
گل من یک وقت با خبر میشوی که بهار را از دست داده ای
به کبک سنگ انداختم و چشمانش پر از اشک شد
کبک را یار خود فرض کردم
و غبار ندامت و ناپختگی افکار از سرم برخاست
زیبایم من درمان دردت می شوم
ای که مژگانت مانند خدنگ است
ای ابرو کمانم
میهمانت میشومخ
هم قربان زلفکانت میشوم
بلبل بر گل ریحان نشست و ریحان جانی تازه گرفت
من هم جانی دوباره خواهم گرفت اگر یار شیرینم بیاید
میهمانت میشوم
آرزو دارم یارم بیاید،باران بیاید و برف بیاید
اگر گل و گلزار هم بیاید جای یار مرا نخواهد گرفت
باران وبرف می بارد و از دنیا دلتنگ و دلگیریم
غم مخور پس از زمستان سرد بهار خواهد آمد و میوههای به و انار
ازدوریت داد و فریادم به آسمان است
گل من یک وقت با خبر میشوی که بهار را ازدست دادهای.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:24
کاربر مهمان