ترانه ی پاپ
دنیا از رسمت بیزارم دنیا زخمت بر دل دارم
دنیا سوزاندی برگ و بالم دنیا
دنیا بر رویت تا دیده گشودم، با هرکس مهربان تر بودم
بیش آتش زد به بود و نبودم آه دنیا
با همه سنگین دلان یاری، دشمنی با عاشقان داری
از صفاپیشگان بیزاری
عاشقان را سربه سر دیوانه می خواهی
دم به8 دم از خون شان پیمانه می خواهی
می گذاری داغ بر دل مهرورزان
لحظه ای آرامش آن ها نمی خواهی
ای خدا ای خدا یک هم نفس کو سوختم فریادرس کو
گفته بودی زخم ها را مرهمی بخشم
تو مگر نمی بینی این پاره پاره دل را
مرهمی کن وعده کردی آه پس کو
ای خدا یک همنفس کو
سوختم فریادرس کو
دنیا از تو و روی تو بیزارم داغ محرومی به دل دارم
هرگزت دیگر نمی خواهم جز اینم آرزویی نیست
تا که رخ بر خاک سرد گور بگذارم
شاید آنجا روی آرامش ببینم
جز گل حسرت گلی دیگر بچینم
دنیا از رسمت بیزارم دنیا زخمت بر دل دارم
دنیا سوزاندی برگ و بالم دنیا
دنیا بر رویت تا دیده گشودم، با هرکس مهربان تر بودم
بیش آتش زد به بود و نبودم آه دنیا
با همه سنگین دلان یاری، دشمنی با عاشقان داری
از صفاپیشگان بیزاری
عاشقان را سربه سر دیوانه می خواهی
دم به8 دم از خون شان پیمانه می خواهی
می گذاری داغ بر دل مهرورزان
لحظه ای آرامش آن ها نمی خواهی
ای خدا ای خدا یک هم نفس کو سوختم فریادرس کو
گفته بودی زخم ها را مرهمی بخشم
تو مگر نمی بینی این پاره پاره دل را
مرهمی کن وعده کردی آه پس کو
ای خدا یک همنفس کو
سوختم فریادرس کو
دنیا از تو و روی تو بیزارم داغ محرومی به دل دارم
هرگزت دیگر نمی خواهم جز اینم آرزویی نیست
تا که رخ بر خاک سرد گور بگذارم
شاید آنجا روی آرامش ببینم
جز گل حسرت گلی دیگر بچینم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه