ترانه ی پاپ
شب اگر چنان شکسته
دل اگر چنین شبانگاه
تو بخوان که می وزد نور
تو بر آ که می دمد ماه
شب اگر شب است و رنگی
به رخ سحر نمانده
تو بر آ که جز تو ماهی
سحر و قمر نمانده
شب اگر کمین جادو
شب اگر کویر ظلمت
چه غمی چه سوز و سوگی
سر ماه ما سلامت
نه ستاره مانده شب را
نه صداقتی صدا را
نه به غیر تو امانی
دل بی پناه ما را
تو بر آ که آسمان را
به نظاره می نشانی
شب بی فروغ ما را
به ستاره می نشانی
تو بخوان که گل بر آید
تو بخوان که غم سر آید
پر و بال می فشاند
شب اگر چنان شکسته
دل اگر چنین شبانگاه
تو بخوان که می وزد نور
تو بر آ که می دمد ماه
شب اگر شب است و رنگی
به رخ سحر نمانده
تو بر آ که جز تو ماهی
سحر و قمر نمانده
شب اگر کمین جادو
شب اگر کویر ظلمت
چه غمی چه سوز و سوگی
سر ماه ما سلامت
نه ستاره مانده شب را
نه صداقتی صدا را
نه به غیر تو امانی
دل بی پناه ما را
تو بر آ که آسمان را
به نظاره می نشانی
شب بی فروغ ما را
به ستاره می نشانی
تو بخوان که گل بر آید
تو بخوان که غم سر آید
پر و بال می فشاند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه