display result search
منو

رنگین کمان عشق

  • 6 قطعه
  • 9':04" مدت زمان
  • 15 دریافت شده
تصنیف هایی در فضای موسیقی دستگاهی

آهنگ ها

  • عنوان
    زمان
  • 6:26
    شاعر: مشفق كاشانی هر شب خیال روی تو در خواب دیده ام یعنی صفای آینه در آب دیده ام من گنگ خواب دیده و هرگز ندیده ام بنما خیال دوست ، كه در خواب دیده ام رنگین كمان عشق و جنون را میان تو گلریز بر كرانه ی اصحاب دیده ام با لحظه های سبز دعای تو آفتاب شب هم به كام زورق مهتاب دیده ام فوج كبوتران نماز شبانه ام بر عرش پر كشیده ز محراب دیده ام سر كوه بلند فریاد كردم علی شیر خدا را یاد كردم علی شیر خدا ، یا شاه مردان دل ناشاد ما را شاد گردان بیا كه درین بی مزار با چشم گریان مزار شیر خدا آن شاه مردان شب ناله های آه تو را از نهاد چاه تا بی كرانه از دل بی تاب دیده ام
  • 9:09
    شاعر : مرتضی امیری اگر زمهریرم اگر نوبهارم اگر آبشارم اگر آبگیرم اگر تیره مانند شب های ابری اگر مثل خورشید روشن ضمیرم علی بوده تا بوده ورد زبانم تپش جوش اگر مثل امواج دریا عطش نوش اگر مثل خاك كویرم رهایم اگر مثل باد دم صبح اگر مثل بهت سر شب اسیرم اسیرم اسیرم اسیرم علی بوده تا بوده ورد زبانم لبالب ز شعرم ، لبالب ز آتش اگر لب گشایم اگر گر بگیرم مرا آبرو می برد اشك در جمع گریزانم از بزم اگر ناگزیرم گزیر و گریزی مرا نیست از عشق كه بر عهد و پیمانه روز غدیرم علی بوده تا بوده ورد زبانم
  • 7:19
    شاعر : مشفق كاشانی صبح پدیدار شد از روی تو زاد سحر از شب گیسوی تو چشم جهان آینه ی آب شد تا نگرد آینه ی روی تو خیمه فروچید شب دیر پا در طلب طلعت نیكوی تو غنچه سر از خاك بر آورد و ریخت دامنی از گل به سر كوی تو در نفس لاله و لادن نشست گرده ای از عطر سمن بوی تو شعله ای از عشق ، به جانم فكند یك سخن از لعل سخنگوی تو گرم نمازند دو خورشید شهر در حرم معبد ابروی تو صبح پدیدار شد از روی تو زاد سحر از شب گیسوی تو
  • 7:09
    شاعر : مصطفی محدثی خراسانی سیل توحیدیان محرم راز از صفا به سوی دشت جاری شد خاك سوزان سرزمین حجاز در قدم هایشان بهاری شد رفته بودند خسته و غمگین نفس مروه شستشوشان داد رفته بودند تشنه و تبدار زمزم عاطفه سبوشان داد آسمانی تر از پرنده رها سبز و روشن ز كعبه برگشتند ملتهب در كنار یك بركه روح تاریخ پیر منتظر است آسمان در غدیر منتظر است بر سر آسمانی آن ظهر آیه های شكوه نازل شد مژده دادند آیه های شكوه دین احمد تمام و كامل شد
  • 6:02
    شاعر : محمدحسین شهریار علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سرالله است شب شنفته است مناجات علی جوشش چشمه ی عشق ازلی شاه بازی كه به بال و پر راز می كند در ابدیت پرواز شهسواری كه برق شمشیر در دل شب بشكافد دل شیر عشقبازی كه هم آغوش خطر خفت در خوابگه پیغمبر
  • 9:04
    شاعر : محمدحسین شهریار نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملك لافتی را به جز از علی كه گوید به پسر كه قاتل من چو اسیر تست اكنون به اسیر كن مدارا به جز از علی كه آرد پسری ابوالعجائب كه علم كند به عالم شهدای كربلا را برو ای گدای مسكین در خانه‌ی علی زن كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را همه شب در این امیدم كه نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را كه به ماسوا فكندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملك لافتی را به جز از علی كه گوید به پسر كه قاتل من چو اسیر تست اكنون به اسیر كن مدارا به جز از علی كه آرد پسری ابوالعجائب كه علم كند به عالم شهدای كربلا را برو ای گدای مسكین در خانه‌ی علی زن كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را همه شب در این امیدم كه نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را

مشخصات موسیقی

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی