مرثیه با مضمون ماه محرم
ای زلال رود ، نهر بی وجود
ای فرات ای شریعه ی کبود
زین همه جفا به آل مصطفی چه سود
این که رسم عاشقی نبود
عشق چاره می کند
حق اشاره می کند
دشمنی تن برادری پاره پاره می کند
ایستاده شرمسار آب
خواهری نظاره می کند
ماه روی تو مشک بوی تو
سجده می کند تمام کائنات سوی تو
نور آب روشن وضوی تو
قسم به آبروی تو خم شو اندکی
بوسه ای زنم به سرخی گلوی تو
ای چراغ راه شاه کم سپاه
ای سرت به روی نیزه تکیه گاه
از غم تو دود می رسد به آفتاب و ماه
این شکسته را نگاه
از غم تو روز خواهرت سیاه
در غمت ستاره اشک در غمت هماره آه
ای زلال رود ، نهر بی وجود
ای فرات ای شریعه ی کبود
زین همه جفا به آل مصطفی چه سود
این که رسم عاشقی نبود
عشق چاره می کند
حق اشاره می کند
دشمنی تن برادری پاره پاره می کند
ایستاده شرمسار آب
خواهری نظاره می کند
ماه روی تو مشک بوی تو
سجده می کند تمام کائنات سوی تو
نور آب روشن وضوی تو
قسم به آبروی تو خم شو اندکی
بوسه ای زنم به سرخی گلوی تو
ای چراغ راه شاه کم سپاه
ای سرت به روی نیزه تکیه گاه
از غم تو دود می رسد به آفتاب و ماه
این شکسته را نگاه
از غم تو روز خواهرت سیاه
در غمت ستاره اشک در غمت هماره آه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه