display result search
منو

حسین پژمان بختیاری

  • 26 قطعه صوتی
  • 02 پلی لیست
  • 26 پادکست

زندگی نامه

پژمان بختیاری در اوان جوانی، اولین گام‌های خود را به سوی دنیای شعر و ادب برداشت و با مطالعات مستمر و تحقیقات بسیار در متون ادبی و تاریخی، به تدریج در شعر و ادب، تبحر و اشتهار یافت.
حسین بختیاری، در سال 1279 خورشیدی در محله حسن‌آباد تهران به دنیا آمد، اما زادگاه اصلی و سرزمین پدری وی «دشتک» در 85 کیلومتری مرکز استان چهارمحال‌وبختیاری، در دامنه کوهساران بلند بختیاری، منتهی به «زردکوه» و در کنار سرچشمه‌های اصلی «رود کارون» واقع است.
پدرش «علیمرادخان میرپنج» از سرداران دوران مشروطه بود که در دشتک بختیاری سکونت داشت و در دوره مظفرالدین شاه برای تصدی مناصب نظامی به تهران مهاجرت کرد و صاحب عنوان لشگری میرپنج (سرتیپ) گردید. خواهر علیمرادخان مادر علیقلی خان سرداراسعد بختیاری بود. مادر پژمان، عالمتاج قائم مقامی، متخلص به ژاله، از شاعران آن زمان بود که نسبش به خاندان میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی می‌رسد.
پژمان نخستین بار در روستای دشتک به مکتب‌خانه رفت و نزد ملاعلی بنده بهرامی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در تهران در مدرسه فرانسوی «سن لویی» تحصیلات خود را ادامه داد و با زبان و ادبیات فرانسه آشنایی یافت. ابتدا مدتی در خدمت وزارت پست و تلگراف بود و سپس به شعر و تصنیف روی آورد.
پژمان در اوان جوانی، اولین گام های خود را به سوی دنیای شعر و ادب برداشت و با مطالعات مستمر و تحقیقات بسیار در متون ادبی و تاریخی، به تدریج در شعر و ادب، تبحر و اشتهار یافت. ابتدا در برخی نشریات، اشعاری کوتاه منتشر ساخت که با تشویق مخاطبان روبه‌رو گردید. در آغاز «آرزو» و «سرمست» تخلص می کرد. اما بعدها تخلص خود را به «پژمان» تغییر داد که این نامی بامسما برای او بود و از روح پژمرده و زندگانی سراسر اندوهبار وی حکایت داشت. اما در اغلب اشعارش از ذکر نام و تخلص، خودداری می کرد.
نخستین استادان او در شعر و ادب «ملک الشعرای بهار»، «بدیع الزمان فروزانفر» و «وحید دستگردی» بودند که از نامداران تاریخ ادب ایران به شمار می آمدند. پژمان از محضر این ادیبان بهره های فراوان برد. علاوه بر آن در محافل و مجالس ادبی آن روزگار که با حضور شاعران و ادیبان بزرگ معاصر برگزار می شد، شرکت داشت.
دکتر باستانی پاریزی در مقدمه دیوان پژمان، ضمن اشاره به معاشرت‌های او با شاعران بزرگ معاصر می نویسد: «پژمان بختیاری شاعری کوچک و مرد گمنامی نیست. آدمی که در مجالس کسی چون «ایرج میرزا» و در حضور «ادیب نیشابوری و فروزانفر، شیخ الرئیس محمد هاشم میرزا و مرحوم احمد دهقان و بهمنیار کرمانی» به مهمانی رفته و در گفت و گوی ادبی آن ها شرکت می کرد و گفت و گوی آنها گاهی صورت محاجه به خود می گرفته. او کسی نیست که آدم گمنامی چون مخلص بتواند در باب شعرش قلم بزند… شاعری مثل پژمان، که امثال «رهی معیری و گلچین معانی» افتخار داشته اند که شعرشان در اطلاعات ماهانه در کنار شعر پژمان چاپ می شود، از تعریف و توصیف ما مستغنی است.»
پژمان بختیاری با شاعران و ادیبان بزرگ معاصر، همچون: «ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا، جلال‌الدین همایی، نیما یوشیج، بدیع الزمان فروزانفر، وحید دستگردی، رهی معیری، امیری فیروزکوهی، استاد شهریار و…» دوستی و مراوده نزدیک داشت و خود نیز با دانش‌اندوزی فراوان در زمینه های گوناگون علمی و تسلط در شعر و ادب فارسی، از صاحب نظران بزرگ شد و آثار گران‌سنگی برجای گذاشت.
پژمان شاعر و محقق پرکاری بود، در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران زمین تحقیقات فراوانی کرد و در تصحیح کتاب‌های ادبی کوشش بسزایی داشت. او همچنین به زبان فرانسه و عربی نیز تسلط داشت. با تسلط بر زبان فرانسه آثار زیادی را به فارسی ترجمه کرد و با مسافرت به کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، انگلیس، ایتالیا و سوئیس و مطالعه در آثار شاعران این کشورها، با ادبیات مغرب زمین به ویژه فرانسه، آشنایی یافت. از این رو وی علاوه بر شاعری، محقق و مترجم توانمندی نیز بود و در طول عمر خویش بالغ بر 40 اثر تألیف، تصحیح یا ترجمه کرد و بیش از 70 مقاله یا اثر ادبی در نشریات معتبر آن دوران (از سال 1305تا 1353هـ.ش.) به چاپ رسانید.
می توان گفت، پژمان شاعری پیشرو و از سنت گرایان نوپرداز معاصر بود و در تحول شعر دوران معاصر اثرگذار بود، دکتر شفیعی کدکنی در جستجوی تحول شعر معاصر با اشاره به پیوند ادبیات مغرب زمین با ادب ایران، به نقش اثرگذار پژمان بختیاری در این تحول و لطافت و زیبایی شعر معاصر اشاره دارد. اشعار پژمان سرشار از تعابیر بدیع و مضامین نو، است. بسیاری از غزلیات وی از طراوت و روح خاصی برخوردارند و برخی از آنها نیز شهرت بسزایی یافتند.
پژمان وطن‌پرستی پرشور و آزادی‌خواهی بلندنظر بود که همواره به سربلندی، استقلال و آزادی ایران می اندیشید و بیگانه ستیز بود. به مردم و میهن خویش عشق می ورزید و این موضوع در اشعار وی بویژه در شعر معروف وی با نام «مهر ایران زمین» (که در سال 1320 زمان اشغال ایران توسط متفقین سروده بود)، آشکار است:
«اگر ایران به جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم
اگر تاریخ ما افسانه رنگ است من این افسانه ها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگداز است من این نای و نوا را دوست دارم…»(دیوان، 424)
پژمان مدتی عضو شورای شعر و ترانه رادیو بود و با برنامه معروف «گل‌ها» همکاری داشت؛ برنامه ای که نخستین سرپرست آن داود پیرنیا، دومین رهی معیری و سومین آن پژمان بختیاری بود.
پژمان از شاعران سنت‌گرا اما نوپرداز معاصر است و ارادت وی به ادبیات کهن، انگیزه‌ساز تصحیح دیوان حافظ به دست او شد؛ تصحیحی که به واسطه زاویه دید و حاشیه‌نویسی‌های وی بر اشعار دارای شیرینی و لطافت خاصی است. وی در نظم و نثر آثار فراوانی را برجای گذاشت.
سرانجام پژمان در سوم آذرماه سال 1353 در تهران درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

اطلاعات تکمیلی

گالری تصاویر

صدای موسیقی