ترانه ارکسترال با صدای مهدی حبیبی
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
ای بوی آشنایی دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
سودای عشق پختن عقلم نمی پسندد
فرمان عقل بردن عشقم نمی گذارد
بی حاصلست یارا اوقات زندگانی
الا دمی که یاری با همدمی برآرد
زهرم چو نوشدارو از دست یار شیرین
بر دل خوشست نوشم بی او نمی گوارد
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
ای بوی آشنایی دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
سودای عشق پختن عقلم نمی پسندد
فرمان عقل بردن عشقم نمی گذارد
بی حاصلست یارا اوقات زندگانی
الا دمی که یاری با همدمی برآرد
زهرم چو نوشدارو از دست یار شیرین
بر دل خوشست نوشم بی او نمی گوارد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه