ترانه ی پاپ
ای قبله گاه آخرین
ای نقطه ی تسلیم من
این از خود مانده را
آتش بزن، آتش بزن
در این غریبستان دلم
افتاده در دام هوس
با شعله های عاشقی
خاکسترم کن هر نفس
ای عشق پیدا کن مرا
همرنگ دریا کن مرا
خود را نوشتم بارها
یک بار معنا کن مرا
بی همسفر بی آرزو
راهی ندارم پیش رو
دیروز و امروزم گذشت
ای عشق از فردا بگو
فریاد من از داد توست
بیهود خاموشم مکن
حالا که یادت می کنم
دیگر فراموشم مکن
ای قبله گاه آخرین
ای نقطه ی تسلیم من
این از خود مانده را
آتش بزن، آتش بزن
در این غریبستان دلم
افتاده در دام هوس
با شعله های عاشقی
خاکسترم کن هر نفس
ای عشق پیدا کن مرا
همرنگ دریا کن مرا
خود را نوشتم بارها
یک بار معنا کن مرا
بی همسفر بی آرزو
راهی ندارم پیش رو
دیروز و امروزم گذشت
ای عشق از فردا بگو
فریاد من از داد توست
بیهود خاموشم مکن
حالا که یادت می کنم
دیگر فراموشم مکن
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه