ترانه ساخته بابک زرین، ۱۳۹۰
سلام ای عشق شیرین قدیمی
سلام ای اولین حس صمیمی
بدون تو همیشه نا تمومم
تو که فصل شروع زندگیمی
مگه میشه کنارت باشم اما
ببینم تو تنت دردی نشسته
نمیتونم ببینم رو خیالت یه وقت
از خستگی گردی نشسته
تو باید نو بشی هر روز و هر شب
رفیق کهنه ی روز و شب من
تو یعنی من واسه اینه که اسمت
نشسته تو سکوتم رو لب من
سلام ای عشق شیرین قدیمی
سلام ای اولین حس صمیمی
بدون تو همیشه ناتمومم
تو که فصل شروع زندگیمی
همه با تو منو میشناسن انگار
تویی که سهم من از روزگاری
چقدر جای دلم پیش تو امنه
تو هم با من همین احساسو داری
همیشه یادتم کوچه به کوچه
اگه پیش تو باشم یا نباشم
سلام ای شهر خوب خاطراتم
فقط میخوام تو آغوش تو جا شم
سلام ای عشق شیرین قدیمی
سلام ای اولین حس صمیمی
بدون تو همیشه نا تمومم
تو که فصل شروع زندگیمی
مگه میشه کنارت باشم اما
ببینم تو تنت دردی نشسته
نمیتونم ببینم رو خیالت یه وقت
از خستگی گردی نشسته
تو باید نو بشی هر روز و هر شب
رفیق کهنه ی روز و شب من
تو یعنی من واسه اینه که اسمت
نشسته تو سکوتم رو لب من
سلام ای عشق شیرین قدیمی
سلام ای اولین حس صمیمی
بدون تو همیشه ناتمومم
تو که فصل شروع زندگیمی
همه با تو منو میشناسن انگار
تویی که سهم من از روزگاری
چقدر جای دلم پیش تو امنه
تو هم با من همین احساسو داری
همیشه یادتم کوچه به کوچه
اگه پیش تو باشم یا نباشم
سلام ای شهر خوب خاطراتم
فقط میخوام تو آغوش تو جا شم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه