display result search
منو

کوچه سر شور

  • 1 قطعه
  • 6':21" مدت زمان
  • 256 دریافت شده
اجرای دکلمه همراه با موسیقی
چه می شد از شب تنهایی من نور رد می شد
مسیر خانه‌ام از کوچه سرشور رد می‌شد
چه می‌شد بودم آن روزی که مولایم ز نیشابور رد می‌شد
به اینها زیر باران فکر می‌کردم …
خیابان در خیابان فکر می‌کردم
دلم رفت و دلم برگشت…
دلم با هر قدم برگشت
در این حال و هوا ناگاه سرم سمت حرم برگشت
به من باب‌الجواد آغوش بازش را نشان می‌داد
و گنبد روی دوش پنجره فولاد
دستش را تکان می داد
حرم لبریز زایرها
مسافرها
مجاورها
گروهی آذری‌ها و گروهی از شمالی‌ها
یکی از پای قالی و یکی از بین شالی‌ها
یکی در آفتاب داغ شالی کار می‌کرده
یکی یک سال پای دار قالی کار می‌کرده
و حالا هرکدام آرام زبان وا کرده در این ازدحام
ببین این دست پینه بسته را آقا
ببین این شانه‌های خسته را آقا
به بی‌خوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من
نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را
یکی درد دلش را با امام مهربان می‌گفت
یکی بالای گلدسته اذان می‌گفت
صدا پیچید در صحن و حرم،
گویا در و دیوار با انصاریان می‌گفت:
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی…
یکی بغض میان آه را می‌گفت
یکی هم خستگی راه را می‌گفت
جوان زایری در گریه‌هایش"آمدم ای شاه" را می‌گفت
خلاصه عده‌ای اینجا و خیلی‌ها ز راه دور، دلگیر حرم هستند
همان‌هایی که جاماندند و حالا پای تصویر حرم هستند
یکی یاد رواق افتاده تنهایی
یکی بیمار و حالا در اتاق افتاده تنهایی
دلش می‌خواست نایی داشت
جوان‌تر بود و پایی داشت
میان این همه زائر
دلش می‌خواست جایی داشت...
کنار حوض گوهرشاد وقتی حرف آب آمد
دو سه بیتی که خواندم بر لبم جانم رباب آمد
زیارت آخرش شد اول روضه ،
سفر کردم به سمت مقتل روضه
حسین آمد، به هم گفتند که شمشیر آورده
ولی نه روی دستش کودک بی‌شیر آورده
از این سو یک نفر نیزه،
یک نفر شمشیر ،
آن هم تیر آورده
میان نیزه‌ها، شمشیرها، از میان تیرها، تیر سه‌شعبه دست بالا کرد
دهان چله را وا کرد،
خودش را در میان دندان کمان جا کرد
سفیدی گلو را تاکه پیدا کرد،
چنان خود را کشید و داد پیچ و تاب یک لحظه
که تا پرتاب شد کودک پرید از خواب یک لحظه

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی