تصنیفی در دستگاه نوا با صدای بهرام سارنگ و آهنگسازی محمد ساعد
بر سر آنم که چندی بخت اگر یاری کند
دلبری گیرم که این دل را نگهداری کند
گر که گستاخی ست، می گویم نگارا صد دریغ
آن که دلداری از او آید، دل آزاری کند
جان به لب می آرد ار لعل لبت از انتظار
خسته ای را تا علاج درد بیماری کند
خنده ات از غنچه و فریادم از لب کم مباد
تا گل و بلبل یکی خنده یکی زاری کند
آنکه یار مدعی گردید و همدست رقیب
تا به کی از عاشق خسته بیزاری کند
بر سر آنم که چندی بخت اگر یاری کند
دلبری گیرم که این دل را نگهداری کند
گر که گستاخی ست، می گویم نگارا صد دریغ
آن که دلداری از او آید، دل آزاری کند
جان به لب می آرد ار لعل لبت از انتظار
خسته ای را تا علاج درد بیماری کند
خنده ات از غنچه و فریادم از لب کم مباد
تا گل و بلبل یکی خنده یکی زاری کند
آنکه یار مدعی گردید و همدست رقیب
تا به کی از عاشق خسته بیزاری کند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه