تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
دل و دین در ره محبوب فدا باید کرد
ترک سر یکسره در راه خدا باید کرد
هر که در بزم حریفان سرو سودا دارد
سخن از عشق به صد شور و نوا باید کرد
داغ ازادگی انداز به سرمنزل عشق
شورشی بر سر این کوی به پا باید کرد
خرمن ظلم به آتش کش و مردانه بگو
پرچم عدل در این صحنه به پا باید کرد
چهره ی یار هویداست ولی چشم کجاست
روح آلوده ز زنگار جدا باید کرد
نغمه ی عشق بلند است به هر برزن و کوی
گوشه دل باز به آهنگ رسا باید کرد
باهنر قصه مگو خیز به پا از سر شوق
ناله ها در دل شب بهر خدا باید کرد
دل و دین در ره محبوب فدا باید کرد
ترک سر یکسره در راه خدا باید کرد
هر که در بزم حریفان سرو سودا دارد
سخن از عشق به صد شور و نوا باید کرد
داغ ازادگی انداز به سرمنزل عشق
شورشی بر سر این کوی به پا باید کرد
خرمن ظلم به آتش کش و مردانه بگو
پرچم عدل در این صحنه به پا باید کرد
چهره ی یار هویداست ولی چشم کجاست
روح آلوده ز زنگار جدا باید کرد
نغمه ی عشق بلند است به هر برزن و کوی
گوشه دل باز به آهنگ رسا باید کرد
باهنر قصه مگو خیز به پا از سر شوق
ناله ها در دل شب بهر خدا باید کرد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه